تا به کی مستی افکار و سخن حیرانی
بدران جامه غفلت شده وقت جواب
داستان این روزهای خوانسار، نقل خشکیده شدن آسمان و زمین است.
تا به کی مستی افکار و سخن حیرانی
بدران جامه غفلت شده وقت جواب
داستان این روزهای خوانسار، نقل خشکیده شدن آسمان و زمین است.
مردم خوانسار همچون برخی از مردم شهرهای ایران همچون لار ، معمولا از نیمه تیرماه تا اوایل شهریور ماه را که حدود چهل روز است را چهل پسین می نامند. چهل پسین یک پدیده هواشناسی است که در این ایام شاهد شرجی شدن هوا و رشد ابرهای جوششی و کومولوسی هستیم که ابری شدن آسمان در بعد ازظهرها و اوایل شب را در پی دارد که ممکن است گاهی همراه با رگبار پراکنده یا تند تابستانی باشد .
ماه محرم نزدیک است و دوباره مشکل همیشگی!!!
متاسفانه چند سالی است هنوز محرم نیامده راحت و بدون هیچ منعی دست به میخ کاری درختان زیبا و باارزش دالان سبز خوانسار میزنیم ! درختانی که با زحمت نیاکانمان بدستمان رسیده . شاید سختی هایی که کشیده شده تا این درختان ، امروز این چنین تنومد و زیبا خودنمایی کنند کمتر دیده می شود !
امروز می خواهم در مورد موضوعی از شهر و نیاکانم بنویسم که کمتر کسی یا راحتر بگویم اصلا ندیده ام کسی در مورد آن چیزی نوشته باشد . موضوع مورد کنکاش « باورها،داستانها و متل های زمستانی» است . همیشه مادر بزرگم در این موقع از سال به بیان داستانها و متلهایی می پرداخت که از مادرانش سینه به سینه نقل شده بود. متل ها و داستانهایی که ریشه در باورهای نیاکانمان داشته است. دوست داشتم این متل ها را به صورت منظم و مکتوب دربیاورم . بعد از جمع آوری هواشناسی نیاکانمان در قدیم ( اینجا را کلی کنید) به فکر تحریر آنچه در مورد زمستان و نفس آشکار شنیده ایم، افتادم و با پرس و جو بخشی از این داستانهای مادرانه ی خوانساری را به صورت مکتوب درآوردم که در ادامه مرور خواهیم کرد.
محقق در این پست تصمیم دارد تا برای اولین بار نتایج برخی از گرداوریهای خود در زمینه داستانها و متل های نیاکانمان در رابطه با زمستان را که حاصل مصاحبه و گفت و گوی شفاهی با برخی از بزرگان و سالخوردگان شهر است در اختیار شما خوانندگان عزیز قرار بدهد . ذکر این نکته لازم است که این اطلاعات قاعدتا تمام موارد مربوط به این موضوع نمی باشد و همچنین ممکن است برخی از اطلاعات بیان شده با حدی تغییر به شکل دیگر در بعضی از مناطق شهر تعریف می شده و رایج بوده و هست که باز هم به اصل موارد هیچ خللی را وارد نمی کند . در پایان از شما خواننده ی گرامی خواهشمندم ، در راستای کامل شدن این اطلاعات ، چنانچه موارد دیگری را در مورد باورها، داستانها و متل های کهن نیاکانمان در رابطه با فصل زمستان می دانید ، ما را در قسمت نظرات همراهی کنید.
طبق عقاید کهن مردمان خوانسار، در روز 15 بهمن یعنی دقیقا میانه ی زمستان، چله ی اول این فصل که در واقع چهل و پنج روز است و معروف به چله بزرگه می باشد به اتمام می رسد.
پوشش داده شده در سایت چشمه سار
چند روزی بود که معدن استخراج سرب و روی در چند صد متری منطقه ی گلستانکوه شهرستان خوانسار درست روبروی روستای دوشخراط شروع به فعالیتهای مطالعاتی و اکتشافی خود نموده بود . اتفاقی که نگرانی اهالی این روستا و مردم شهر خوانسار خصوصا دوستداران محیط زیست این شهرستان را در پی داشت . فاصله ی بسیار اندک زمینهای کشاورزی مردم دوشخراط با این معدن و عبور ماشینهای حامل از کوره راه های بین این زمینها ، وجود چاههای آب کشاورزی در پایین دست این معدن ، قرار داشتن این معدن بر سر سرشاخه های دو حوزه ی آب ریز مرکزی ایران یعنی رود خوانسار و سرشاخه های حوزه ی آبریز قم رود و نیز سرشاخه های حوزه ی آبریز زاینده رود اصفهان ، نزدیکی محل این معدن با چراگاههای دام اهالی این منطقه و نیز تحت تأثیر قرار گرفتن منطقه ی ملی گلستانکوه و اکوسیستم آن که در فاصله ی نزدیک با این معدن قرار دارد ، فقط بخشی از دلایل احساس خطر از آغاز بکار چنین معدنی در این منطقه ی خاص شهرستان است .
پوشش داده شده در سایت خوانسارنیوز
دیدگاه 6 : احیای معماری سنتی باغستانهای خوانسار
مدتی بود منطقه ی بکر و سرسبز مالگاه که در حقیقت به ریه های سبز خوانسار معروف است ، در سکوتی تامل برانگیز ، در معرض آسیب جدی و نابودی بزرگی قرار گرفته بود . عریض سازی بی دلیل و بدون برنامه جاده ی خاکی و به بیان بهتر کوچه باغ مالگاه آن هم توسط چند تن از افراد ذی نفوذ و در نتیجه در خطر افتادن جان درختان گردوی بیشماری که سرمایه های عمومی شهر محسوب می شوند و متاسفانه اقدام به این نابودی به بهانه ی تردد راحت عزاداران حسینی در پنج روز ماه محرم ، مساله ای بود که هر دوستدار خوانسار را متاسف و اندوه ناک می کرد .
به مناسبت ایام درختکاری و بهار طبیعت
و فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری :
http://www.khansarnews.ir/?p=9153
با قِلا مایِه یی قِلای ِ نَری وَرشِه ری درخت صِنیبری
تا بِه واچَن گِه نَخچَه ژون دِرِرِت با هم اِز عشق پر زِشورُ و شَری
( قبل از هر چیز پوزش می طلبم بابت طولانی شدن متن پیش رو . به هر حال این پست ویژه بیانگر یک تحقیق توصیفی و میدانی است که از روش مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است . پیشنهاد می کنم اونو کامل بخونید . ضرر نمی کنید .)
امروز می خواهم در مورد موضوعی از شهر و نیاکانم بنویسم که کمتر کسی یا راحتر بگویم اصلا ندیده ام کسی در مورد آن چیزی نوشته باشد . موضوع مورد کنکاش « هواشناسی و علائم پیش بینی آب و هواشناسی در بین مردم خوانسار قدیم » است . ممکن است در نگاه اول خنده دار یا ساده نگرانه به موضوع مورد بحث بنگریم . ولی کمی که دقت کنیم می بینیم این موضوع چقدر برای گذشتگانمون مهم و حساس و صد البته با اهمیت بوده است .گاهی اوقات به اعمال و رفتارها و آداب و رسوم پیشینیانمون خیلی دقت کرده و آنها را مکتوب می کنیم تا از بین نرود . ولی کمتر باری شده که با خود بگوییم علت این کار یا این رسم یا این رفتار بزرگانمون چه بوده است ؟! گاهی یک نیروی قوی از باور و عقیده ما را مجبور به اعمال و رفتارهایی میکند که می تواند کل زندگیمان را در یک روز یا یک هفته یا یک ماه یا تمام سال در بر بگیرد و آن را تحت تاثیر خود قرار بدهد .