درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

با سلام خدمت شما ، هدف از این وبلاگ ایجاد لحظه ای تامل بر روی مسائل جاری زندگی است پس می توانیم با اندکی درنگ نسبت به مسائل روزمره ، زندگی را این بار با هم و از دریچه ای دیگر بنگریم .

آخرین نظرات
  • ۱۲ اسفند ۹۵، ۱۰:۱۸ - محمد
    سلام

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۵:۰۵
ایمان نبی

پس چند روز بهترین بیانیه ی درنگ نامه برای بیانیه های این روزها همان سکوت است که خود شرح مفصلی است از نابجایی ها و خودشیرین بازیها .ولی دلم نیومد اینجا از بخشی نگم آنجا که بجا گفت:

 

بِه هر طرف  گِه  بَشان  یادی  از دیارِ  کِرانی                به فکر شهرِم کان ری به هر گُدارِ  کِرانی

قِدم به هر  رز و  گلزارنان به  سِیلِ   گل  آره                غمی به ری دلِ نان  یادی از  دیارِ  کِرانی

 

اِگِر   چه   مُدِتیو    دیر   از    دیارِ    خومانی                ولی همیشه به شهر خوم  افتخارِ  کرانی

دلم خوشو گِه به هر کا دران به واتن شعری                غم زمونه، مُن  از  مینِ  سینَه  تارِ کرانی

 

طِوَق  طِوَق  سخنِم  با  قلم  به  کاغذِ  تاران                به دَسِّ اهلِژِ رِسنان و  پَخچُ  و  پار  کرانی

زِ کی  نِشینی  مُن  در  عجب  نَبِه  اِگر ایزن                 زِ خلق ، قامِ  گِنان  گوشه  اختیارِ  کرانی

 

زِ  وَس  زِ  دَس  رِفیقا  جِفا  و  مِحنتِ  وینان                 اِبی زِ  هر  چِه  رِفیقو  خوچَم  فِرار  کرانی

کسی  به  درد دِلِم  نَرِّسو و  نِسمِ شِیا مُن                 زِ بیکسی  گِلهِ ی  دل  به  کِردگارِ کرانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۳۰
ایمان نبی

امروز تنها بعد از 5 سال، روز خوانسار نه تنها به عنوان نماد وحدت و عشق و علاقه به خوانسار و خوانساری، بلکه به عنوان حرکتی زیبا و ارزنده که توانسته مردم منطقه غرب استان اصفهان را هم تحت تأثیر خود قرار بدهد،مهم و راهبردی تلقی می شود. اکنون روز خوانسار آنچنان ارزشمند و تأثیر گذار در ابعاد مختلف زندگی مردم خوانسار است که اقتصاد گردشگر محور و روبه رشد این شهرستان، روحیه ی وحدت بخشی و همبستگی مذهبی سیاسی و اجتماعی گروههای مختلف مردم در جهت پیشرفت و آبادانی این دیار، یادآوری فرهنگ اسلامی- ایرانی غنی این سرزمین به نسلهای جدید، اشتغال و امید جوانان و اعتلای فرهنگ بالایمان را در قالب ارزشهای علمی، مذهبی، هنری و ادبی تقویت بخشیده است. در واقع از روز خوانسار به عنوان برنامه ای موفق در بازه زمانی کوتاه در جهت برگرداندن جایگاه اصلی این شهرستان در کشور یاد می شود. گواه این امر الگو برداری همسایگان شمالی و جنوبیمان در داشتن و برگزاری این نوع مراسم برای شهرستانهای خود آن هم در قالب هفته می باشد. محوریت خوانسار در این برهه از زمان در میدان اقتصاد، فرهنگ و هنر نباید کمرنگ شود و همان گونه که الهام بخش برادرانمان در شهرهای دیگر شده، باید همچنان به عنوان پیشرو منطقه و کشور تلقی شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۵۳
ایمان نبی

باوری با هدفی خیرخواهانه

در گذشته های نچندان دور ، نیاکانمان معتقد بودند لاله های واژگون یا همان اشک سیاوش به دلیل سرنگونی و گریان بودن(اشک داخل گل) و افسانه های مربوط به داغ سیاوش، می تواند مایه ی غم و اندوه باشد و چیدن گل و کندن پیاز آن و آوردن به خانه ممکن است بدبیاری به همراه بیاورد. در اصطلاح به آوردن این گل به خانه ها می گفتند: « اومد نومد دورو» .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۰۸
ایمان نبی

در گذشته های نچندان دور تاریخ این مرز و بوم .آنجا که ذهن پدربزرگان و مادربزرگانمان یاری می کند خیر و برکت در این شهر همواره و در همه ی روزهای زندگی حتی در زمانهای قحطی و جنگ و بیماری به فور یافت میشد. در عین پیشرفت و بزرگی فرهنگی غنی داشتیم. اصالت داشتیم. و راه و رسم درست زندگی کردن را به شهرهای دیگر می آموختیم. و حاصل چیزی نبود جز پرورش مردانی که امروز یاد و نامشان را باید در تقویم فرهنگی کشور بیابیم. و در این بین نگاهی به امروزمان انداختم و حس کردم چقدر عوض شده ایم! انگار سالخوردگانمان حرفهایی که از خوانسار می زنند مربوط به دنیایی دیگر است ! گویی از وهمیات و خیالاتشان می گویند. حس این خاطرات برای من سخت است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۲:۳۶
ایمان نبی