درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

با سلام خدمت شما ، هدف از این وبلاگ ایجاد لحظه ای تامل بر روی مسائل جاری زندگی است پس می توانیم با اندکی درنگ نسبت به مسائل روزمره ، زندگی را این بار با هم و از دریچه ای دیگر بنگریم .

آخرین نظرات
  • ۱۲ اسفند ۹۵، ۱۰:۱۸ - محمد
    سلام

سلام حاج آقا

شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۷ ق.ظ

 

 

 

سلام حاج آقا .

 این جمله ای بود که همیشه آغازگر بهانه ای می شد تا حضور زیبا و روحانیتون رو بیشتر احساس کنم !  نمی دونم چرا ! ولی با شما بودن همش آرامش بود و سرزندگی ! گاهی دقایق طولانی پشت شمشادای کنار رودخونه وایمیسادم و صبر می کردم ! صبری از جنس خاص و غیر قابل توصیف ! حسی که در قالب محدود واژه ها نمی گنجه ! بوی خدا در اون فضا آکنده بود و مست کننده ! حتی اون وقتایی که زندگی روی بدشو بهم نشون داده بود ! چون می دونستم تا دقایقی دیگه همه ی غم ها و ناراحتی هام میره ! خوشحال بودم ومنتظر تا شما رو ببینم! و هر وقت میدیدم از خونه بیرون اومدین تا به مسجد بریند ، انقدر شاد می شدم که هول می کردم چی بگم !

 

سلام حاج آقا

حالا که دارم این متن رو می نویسم دو سال و سه روز و هفت ساعته که دیگه ندیدمتون . یادش بخیر اون روز آخری که مثل همیشه وایسادم تا بیایند برای مسجد . وقتی دیدمتون که نم نم بارون داشت خاطره انگیز ترین لحظات عمرم رو رقم میزد . عبا رو کشیده بودین روی سرتون و من نمی دونستم همچون علی بن موسی الرضا که آخرین لحظات عمرش اینگونه وارد خانه شد ، شما هم دارین به من میگویید این آخرین دیدار ماست .

 

 

سلام حاج آقا

و شما مثل همیشه گفتین سلام بابام جان ... . هرچند مسیر خونه تا مسجد کوتاه بود ولی اونقدر کلماتتون عمیق بود و دلنشین که کفایت سرزنده شدن ما رو می کرد ! یادم نمیره وقتی برای دومین بار منو دیدین ، اسم منو به حافظه سپرده بودین ! یادم نمیره اون توجه و اهمیتی که به من جوون می دادین ! همیشه با مردم بودین و از مردم ! خودتون وقف این مردم کرده بودین و به جوون بها می دادین ! راستی چقدر زیبا بود در میان مردم پیاده به مسجد می رفتین ! چقدر راحت بود پیدا کردنتون و رسیدن به محضرتون ! اون موقع قدر نمی دونستم ولی حالا حسرت همچین رفتاری رو از خیلی ها دارم !

دلم تنگتون شده ! خیلی ! نه من بلکه همه ی مردم شهر مخصوصا جوونای به ظاهر آلوده ولی با درونی پاک و معصوم ! آخه شما که رفتین ما جوونا دیگه پشت و پناهی به استواری شما نداریم ! دیگه کمتر درکمون می کنند و بهمون توجه دارن ! نمی تونن مثل شما بهمون آرامش بدن و ارشادمون کنند .....

دلم تنگ شده برای حرفاتون ! برای خنده هاتون ...

 

بابا مراقب بدین . زندگی همژ چال و چوله درو . مراقب بدین دیرنکدین . آروم بشتین و متوکل به خدا بدین

هممون یگ رو اشمین تل خوژ . هیچ غصه نخوردین ...

بابام قدر زونبدین این نعمت جوونیدون . نلدین حیف بشو ...

مون جی بابا یاددون وانشو دعا کردین . خیلی پروندم سنگینو ....

 

شادی روح حضرت آیت الله حاج سید مرتضی علوی خوانساری :

 

                                         الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۲۲
ایمان نبی

نظرات  (۱۲)

جالب بود. من هم ایشون رو دوست دارم.
پاسخ:
کیه که دوستش نداشته باشه
خدا رحمتشون کنه.
توصیه های خونساری خیلی به دل نشست.

به بلاگفا ایمیل زدم ، امیدوارم موثر باشه.
پاسخ:
این رقابت بیان و بلاگفا هم برا خودشه داستانی شده 
۲۳ آذر ۹۳ ، ۱۴:۵۸ نگاه و نشان
خیلی ممنون .منم از حاج اقا خاطراتی دارم که بهمون خاطرات خوب گمون نمیکنم که از پیشم رفته باشه شاید !!

بحق عالیترین مراتبت حیات ابدیش را مملو از تعالی کن بحق مرتضای عالیت ....

حاجا اقا مرتضی منو دعا کن .
:'(گریم گرفت اما دیدم توصیه هاشون جایی واسه گریه نمیذاره،امیدوارم دعای خیرشون همچنان پشتوپناه مردم شهر باشه.
:'(گریم گرفت اما دیدم توصیه هاشون جایی واسه گریه نمیذاره.امیدوارم دعای خیرشون همچنان پشت وپناه مردم شهر باشه.
روحش شاد و یادش گرامی.
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
نمیدونم چرا آتیش گرفتم یه هو ...

یادش به خیر باشه که بزرگ مردی بودند ایشون که هرگز مثل ایشون را ندیده ونخواهم دید ...
یکی از افتخاراتم اینه که خونسار که بودم  همساده بودیم و هم محلی وچقدر خاطره با ایشون دارم هزار درس و عبرت وخصوصا وقتی که از مسجد تا خونه باش پیاده میومدیم وانگار داریم تو ابرا پیاده روی میکنیم و البته که ساده بودن وصداقت ارزشمندترین گوهری بود که ایشان را ماندگار نمود...
روحش شاد ...
۲۵ آذر ۹۳ ، ۰۸:۴۳ کامران میرمحمدی
الحق که یک روحانی به تمام معنا بودند ایشون
در اوج جوانی در سال اول و دوم دبیرستان با رهنمودهاشون چنان در دل من یکی رسوخ کرده بودند که اون دوره تنها دوره ای بود که هیچ کدام از نمازهام قضا نشد و تمام روزه هامو گرفتم و .....
نفوذ کلام روحانیشون اعجاب آور بود چون از ته دل بود و در یک کلام (( روحانی ))
میگویند اخر هر خنده گریه است...
بهانه ای جور کن بخندم...
بغضم عجیب گرفته است
ممنون بخاطر متن زیبا و تاثیر گذارتون. هیچ وقت خطبه های متفاوت و زیباشون در نماز عید فطر یادم نمیره ، چنان حرف دل جوونها رو میزدند که انگار از دل همشون باخبرند . در مراسم  باشکوه تشیع جنازشون  مردم نشون دادند که حاج اقا علوی حق پدری به گردن خیلی از خوانساری ها داشتند ....
روحشون شاد و یادشون گرامی
خیلی فیلم زیبایی بود. کلی از خاطراتم زنده شد. ممنون
۲۹ آذر ۹۳ ، ۱۵:۴۲ نگاه و نشان
ایت اله جوادی املی در کتاب اسلام ومحیط زیست (ص-251)اشاره به دانش وفقاهت برای معیشت را مطرح میکنند در این بخش از کتاب با توجه به حدیث((من فقه  الرجل ان یصلح معیشه ولیس من حب الدنیا طلب ما یصلحک))اقتضا نوع اصلح شده زندگی ومسایل مربوط به انرا توضیح میدهد که شاید برای زندگی بهتر لازم باشد کاری صورت گیرد که با طبع مردم سازگار نباشد .....
قطع درخت به هیچ عنوان نباید در  راستای اقتصاد باشد ولی اگر با قطع درخت ویا درختانی زندگی بشر در جهت تعالی وبهتر وسالمتر بودن باشد منافات ندارد اما ذکر این دستور العمل لازم وچه بسا از هر کاری مهمترست که دوستان باید قویا از فرماندار وشهردار وهمینطور تمام مردم خواسته شود که هرجا درختی ویا درختانی از بین رفت لزوما باید از قبل برای احداث وتوسعه فضای سبز مطالعه صورت گرفته ومنابع ان تامین شده باشد وقبل از اینکه قطعی صورت گیرد کاشتن درخت در محل دیگر شروع شده باشد ...

همانطور که اقای نبی اشاره داشتند ما در مقابل هم نیستیم ولی در مقابلهم باید پاسخگو باشیم والبته همه ی ما با هم هستیم ....

خوانسار سبز وزندگی سبزش ارثیه ی الهیست وهرگز از بین نخواهد رفت پس ما تلاش کنیم که بهتر وتوریستیترش کنیم .....

یه نکته !!  

.....درخت هم مثل ادم یه عمر مفیدی داره ....

مهندسین کشاورزی (خوانساری )مقیم ویا غیر مقیم باید برای توسعه ی فضای سبز خوانسار دعوت به جلسات علمی وسمپوزیوم تخصصی شوند اگر خاطرتان باشد من در وبلاگ قبیلم (مردمان رباط )این فراخوانی را مطرح نمودم اما هیچ واکنشی دیده نشد من  در انجا علنا نام برخی از افراد برجسته ی  (خوانساری )علم کشاورزی در حد دکترا و استاتید مراکز علمی کشور را معرفی کردم ......اما چه حیف 

الانم دیر نیست منتها این افتخارو بذارید در این برهه از زمان بنام خودمون ثبت کنیم تا در اینده بهمون مفتخر شوند که در چنین اوضاع قمر در عقربی مسوولین شهری ومردم خوانسار نه اینکه از قافله سبزشان چیزی کاستند که افزودن 

هلکشته بکارمین !!زرتلی ظف کرمین    ایا ممکنه ؟بله !!
پاسخ:
سلام جناب اورعی عزیز
آقا ما وقتی این همت بلندتان را در مطرح کردن یک نظر میبینیم آن هم به طور کامل و مستدلل بسی مشعوف و سرزنده می شویم .
من فکر می کنم باید به مسائل محیط زیست با نگاهی جامع و دقیق نگریست . نگاهی مبتنی بر اسلام و اجتماع و اقتضائ زمانه و در نظر گرفتن صحبتهای کارشناسی کشاورزی ، عمران و شهرسازی و...خصوصا فرمایشات مقام معظم رهبری .
ان شالله با وجود پتانسیل ههای موجود و در حال بروز شهرستان ، شاهد آینده ای بهتر برای مسائل زیست محیطی آن باشیم .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی