طنزنامه 2 : پشتم گرمه !
پوشش داده شده در سایت چشمه سار
لطفا نقدپذیر باش
دیگه تو این سرما من فرصت دارم !
آخه پشتم گرمه !
یاد خرس خونسار بخیر که اینوقتا اون زمونا خواب بود اما این زمونا مثل اونوقتا دیگه خوابش نمیبره ! میگه پشتم گرمه !
پشتم گرمه بخاطر خیلی چیزای این شهر! از نونوا و قصاب گرفته تا مدیر ارشد و کارگر ...
احساس سرما دیگه ندارم و پشتم گرمه بخاطر ناحیه یک شدنمون و ارزون شدن خیلی محسوس قبض گازمون ! ده نفر گفتن کار ما بود انگار حالا شاهکار بود ! یجور گفتند ناحیه یک انگار ناحیه یک تهران شدیم ! به قول هال بتول : ننه امسال خا قبضا ویشز پارسال اچّو ......
پشتم گرمه به نونای فتیر نونوای محلمون . طفلی همتش نمیشه صبح زود بیاد خمیر کنه میگه سرده . ساعت هشت کشو و کش با کلی ناز میاد . بگی تو ، درو باز نمیکنه میگه کلیدم شکست برید فردا بیاید ! به همین راحتی !
پشتم گرمه به آبگوشتای ذخیره شده ی این چن روزمون . دوگوله هایی قشنگی که هر کدوم روش اتیکت یه هیأت خورده و حالا حالاها تموم شدنی نیست . بیچاره اون نذر دهنده ای که نمیدونه چه بر سر نذریش اومده !
پشتم گرمه به میوه های سرما دیده ی میوه فروش سدمعبری شهرمون که میگه( مگه داریم مگه میشه ) مشکل از هاما نی حتما کی خودون خراب گنو . می پیاده روءَ سرماژ بینخوسته ی ! کیدون سردو ؟! ! بابا قربون سیبای واچلسیده ی خوسار خومون که هر چند ظاهرش خوب نیست ولی باطنش بی ریایی و سادگی داره ...
پشتم گرمه به قصابی که ترازوش فوتم می سنجه و وقتی میاد بکشه میگه حرف نزنید ؟! رحمی که توی دستاش نمی بینم یکم این چاقو رو لوطی تر بچرخونه . بیچاره اون زنی که برا خرید صد گرم گوشت سرخ و سیر شد تا از مغازه و تمسخر این قصاب رفت بیرون !
پشتم به خیلی چیزای دیگم گرمه .
گرمه به دسته گل تازمون برا گلستانکوه ( گرفتیمون ) ؟! نه داداش پشتمون تو این زمستونی گرمه به معدن سرب خونسار . معدنی که باید بهش افتخار کنیم چون دست دوتا و نصفی رو بند میکنه تازه اسم خونسارم تو نقشه «معدن دارد» میزنه . واقعا باید برای این همه تلاش و کارای مفید العموم هورا کشید ...
پشتم گرمه به آمارای جورواجور از شهرمون . مثلا رشد طلاق یا کاهش طلاق ؟ ما که نفهمیدیم ! رشد اشتغال یا بیکاری ؟ رشد دو درصدی سرطان تو شهرمون که دوستان بعد دو هفته تکذیبش کردند گفتند اون آقا که اینا رو گفته اون روز باجناقش قرار بود بیاد خونشون ، حواسش نبود چی میگه !!! بگذریم ...
پشتم گرمه به انتشار خبر پاشیدن 70 تتتتتن نمک ( البته بیشترش شنه ! مثلا غصه نخورید) در سطح معابر شهر اونم تو دو روز ! بله این چیزا برا باغشهر خونسار خیلی خوبه باید بهش نازید ...
پشتم گرمه به این وعده وعیدای نامزدهای انتخاباتی که هنوز زمستون نیومده اونا از راههای دور و نزدیک اومدند . هر جا که بگیم هستند . خیر مقدم بهشون میگیم . ایشالا خونسار و گلپایگون پایتخت میشند هممون راحت میشیم ...
پشتم گرمه به گروههای تلگرام شهرمون که شده مجله ی سیاست ( باما همراه باشید) . بابا یکی نیست بگه آخه تو سر پیازی ؟ تهشی ؟ آخه کجاشی ؟! این همه چیز رو از کجاتون در میارید ؟!
و پشتم گرمه به زیرآبیای بعضی از مسوولین محترممون که بماند ما جوونیم اشتباه کردیم . همین اولش گفتم که بیخیال شید زنگ نزنید ...
پشتم گرمه به سرویس های اصفهان که یکی درمیون میره یا نمیره یا دیر میره ! به عصابانیت سوپور شهرداری که با خشم سطلها رو خالی می کنه ! به تاکسیای پر ! به صدای اره برقیها ! به سرعت افتضاح اینترنت ! به سایتهای خبری بی حالمون ! به راه آهنی که یروز میادو ما رو میبره به خوشبختی ! به مسوولی که یکی به در میزنه یکی به میخ ! به رودخونه ی پر از آشغال ! و ....
البته در این هیاهوهای زیاد پشتمون هنوز و هنوز گرمه به لطف و رحمت خدا . به لطافت و پاکی هوا . به زلالی چشمه ساران . به پر برفی کوهساران . به جوونای خوش فکر خسته ناپذیر . به بهمن عزیز . به سربازی شهید . به شهردارمون . به سیدمون . به اون عزیزامون که هستند هنوز . به صفای دستان مهر بو و چشمانی مهرگو . به عارفان ،مجتهدان و بزرگان شهرمون . مردان خدایی که بی ادعا ، هستند کنار ما . ما نمیشناسیمشون ولی خدا میشناسدشون . همونایی که رزق و روزیشون رو میخوریم و نمیدونیم و پشت سرشونم می گوییم ...
و پشتمون گرمه به آواجیا و آقاجانای با صفا . به کرسی ذغالی پدر و مادر بزرگا . به اون مجمعه مسی پر سیب و شامیوه و تندچشون . به کوچه های پر برفشون . به سراه و سرپاچین سرد و در عین حال گرم و پر محبتشون . به لبخندای دلنشینشون . به چای لبسوز آواجی . به سادگی و صفای آقاجان . به نونای تنور آجی . به سرشیر تازه ی آقاجی . به خاطرات گذشته و پر رنجشون و ذکر یا رب یا رب با اخلاصشون . به شب بلند یلداشون ...