انتقادیه 2 :ارشادِ ارشاد
« سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی »
با سلام خدمت جناب آقای سید حسن شفعتی ، فرماندار عزیز و دوست داشتنی شهرستان خوانسار
جناب آقای شفعتی روزی که خبر انتخاب شما به عنوان فرماندار شهرستان خوانسار در کوچه و بازار و در بطن اصلی صحبتهای هر خوانساری شنیده و پیچیده شد ، به راحتی می شد بارقه های امید و نشاط را در عمق نگاه ها و گفتارهای هر خوانساری دید و شنید . گویی همه چیز در حال دگرگونی و تحول و انگار خون تازه ای در حال جوشیده شدن در رگهای خشکیده ی شهر بود .
به هر حال شادی عموم مردم علتی داشته و دارد و صد البته جای تامل که مگر چه اتفاقاتی در گذشته و حال توسط شما و نیز دیگر مقامات ارشد شهرستان افتاده که الان این جو خوشحالی و امیدواری بی سابقه را می بینیم ! ذکر این مورد بدیهی است که این مردم اصیل ، با نجابت ، مومن ، انقلابی ، ولایی ، سرافراز ، هنرمند ، با فرهنگ ، دانا ، بابصیرت و البته تلاشگر و دوست داشتنی شما را از خود می دانند . و باید بدانیم که مردم به رسم قانون بشریت چیزی را که از خود بدانند نسبت به آن علاقه و تعلق نشان خواهند داد ...
روزی که شنیدم در فکر احیای بازار سرپوشیده ی شهر ، جذب سرمایه و سرمایه گذاری توسط خیران عزیز ، رسیدگی به نقاط محروم ، اتمام پروژه های عمرانی ، بهبود وضع اشتغال جوانان شهرستان خوانسار هستید ، بیش از پیش خوشحال شدم . خوشحال از اینکه فرماندار خوبمان به دراز مدت می نگرد و به آینده ی این شهر توجه دارد . به این می نگرد که برای حفظ و پیشرفت شهرستان ابتدا باید علت اصلی مهاجرت نسل جوان یعنی اشتغال را حل کرد . چون اگر جوان بماند بسیاری از مشکلات حوزههای اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و ... شهرستان نیز حل خواهد شد . آرامش و ریزبینی کاری شما در چند ماه اخیر ستودنی است .
تمام
این موارد با دقت و توجه شما در کار ادارات مختلف شهرستان و گزارش خواستن از
مسوولین ادارات و سعی در انتخاب مسوولینی شایسته و بومی برای مراکز دولتی که ضعف
عملکرد داشته اند و نارضایتی عمومی از آنها زیاد بوده، همراه و این پیام را در ذهن
هر خوانساری متبلور می سازد که سید حسن شفعتی در جهت وظیفه ی اصلی خود یعنی خدمت
به آحاد مردم شهرستان خوانسار از هیچ کوششی دریغ نمی کند . و چه چیز زیباتر از این
می تواند باشد ؟!
همین
موارد علاوه بر ایجاد شوق و شادی بیشتر برای مردم ، آنها را امیدوار تر از قبل به
آینده ی خوانسار کرده است . و باز هم همین موارد باعث شده انتظارات از شما به
عنوان فرماندار شهرستان خوانسار بیش از پیش باشد .
اخیرا مصاحبه ای از شما در باب موضوع اعتیاد در سایت چشمه سار خواندم که گفته بودیند ( در مضمون ) باید جلوی آمار رو به رشد اعتیاد در خوانسار را با اتخاذ روشی مبتکرانه و کارساز بگیریم و نگذاریم این بلای خانمان سوز بیش از این دامان جوانانمان را بگیرد .
در همین رابطه باید متذکر شد ، توجه شما به مسائل اشتغال و اقتصاد شهرستان جای تشکر فراوان دارد اما باید بگویم ، تمام مشکلات شهرستان خوانسار اشتغال و مسائل اقتصادی و عمرانی نیست . شاید توجه به فرهنگ کمتر از توجه به سایر حوزه های زندگی شهری نباشد و میدانم این حوزه ی بسیار مهم از نگاه تیز بین شما به دور نخواهد ماند . برخی صاحبنظران معتقدند فرهنگ است که سایر حوزه های اجتماع بشری همچون اقتصاد ، سیاست ، هنر ، علم ، ورزش ، صنعت و ... را می سازد . همانطور که می بینیم مقام معظم رهبری در نام گذاری سال جاری دو حوزه ی اقتصاد و فرهنگ را در کنار هم آورده و این اهمیت فرهنگ در کنار اقتصاد را به ما گوشزد می کند .
اما
متاسفانه می بینیم برخی از نهادهای دولتی فرهنگ محور در سطح شهرستان بسیار ضعیف
کار می کنند و نارضایتی و انتقادهای بیشماری توسط توده های مردمی نسبت به آنها
روانه است .
جناب
شفعتی ، فرماندار عزیز ، روزی که فلسفه ی وجودی اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی در
شهرستان خوانسار تعریف و این اداره ی به ظاهر دولتی و در اصل مردمی بنیان نهاده شد
، همه خوشحال بودند و امیدوار که استعدادهای نهفته ی بیشمار این شهرستان جذب و
شکوفا خواهند شد .
دیگر نیازی نیست فرزندان نظر کرده ی الهی این شهر ناچار باشند برای بروز و شکوفا کردن ودیعه های الهی که در وجودشان به امانت سپرده شده تا با تبلورش نشانه ای باشند از قدرت و حکمت و جمال حضرت حق ، به فرسنگها دورتر از دیار مادری خود بروند و طعم تلخ غربت را با آن روح لطیف و حساس خود بچشند !
دیگر نیازی نیست جوانان برومند و هنرمند خوانسار به بیرون بروند و این در حالی باشد که مردم دیار مادریشان در حسرت لحظه و فرصتی باشند تا هنر و تلاش همشهری خود را ببینند !
با خود می گفتند : حالا دیگر کسی هست که به این همه جوان پر استعداد توجه کند ، از آنها دعوت به عمل بیاورد و سرو سامانی به آنها بدهد !
حالا دیگر همه خوشحال بودند از رشد بالای شاخص های فرهنگی و هنری و اینکه کمتر شاهد رکود و سرکوفت جوانان این شهر خواهند بود !
و امیدوار بودند که زین پس کمتر طعم تلخ مهاجرت جوانانشان را خواهند چشید !
امیدوار بودند کمتر پدیدهایی شوم همچون اعتیاد ، فساد اخلاقی ، طلاق و ....دامان پاک جوانان این شهر را خواهد گرفت !
امیدوار بودند کمتر شاهد افسردگی مردم این دیار در ایام عادی سال خصوصا فصل سرد و پر برفش خواهند بود !
و.........
الان که این متن را می نویسم ، آغاز فصل سرد سال است . و می پندارم بعد از مراسم تعزیه ی دهه ی آخر ماه صفر ، در فصل زمستان چه تفریحی خواهم داشت ؟! با توجه به موقعیت کوهستانی و سرد و برفگیر بودن خوانسار ، خود و خانواده ام را چگونه سرگرم خواهم کرد ؟! آیا نیاز به تفریح ندارم ؟! نیاز به شادی ندارم ؟! باید در خانه بنشینم تا بهار ؟! تا کی باید منتظر حرکتی فرهنگی آن هم از خارج از خانه ی اصلی خود ( اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی ) باشم ؟! تا کی باید بشینم و ببینم که واحد فرهنگی شهرداری یا فرمانداری یا هر نهاد دیگر غیر از اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه ای شاد و مفرح برای من و خانواده ام تدارک دیده است ؟!
چرا نباید شاهد شکوفا شدن استعدادهای ناب هنری ، فرهنگی و اجتماعی همشهریان خوانساریم در قالب اصول با ارزش و مقدس نظام جمهوری اسلامی ایران که برای بدست آوردن این اصول و ارزشها خون دلها خورده ایم ، باشم ؟!
مگر نه این است که اداره ی ارشاد اسلامی باید به این جوانان عزیز توجه کند ! بها بدهد ! درکشان کند ! جمعشان کند ! میدان بدهد ! فرصت بدهد ! و حمایتشان کند !
نکند ایشان ( اداره ی ارشاد اسلامی ) کارشان را درست انجام می دهند و مشکل از خود ماست ؟ ! مشکل این است که خوانسار استعداد ندارد؟ ! یا شایدم جوان ندارد ؟! یعنی حافظ ، مفسر یا قاری قرآن هم ندارد ؟! و یا باز استعداد تواشیح و اذان و تلاوت را هم ندارد ؟! نکند استعداد تعزیه خوانی هم ندارد ؟! خوشنویس چطور ؟! آن هم ندارد ؟! نکند خوانسار نقاش و طراح هم ندارد ؟! یا شاید موسیقدان برگزیده ی کشوری هم ندارد ؟! شایدم خواننده ی آواز اصیل ایرانی اصلا ندارد ؟! و یا گروه های تاتر و نمایش ندارد ؟! شاعر و نویسنده و محقق هم حتما ندارد که ندارد ؟! طراح و فعال فضای مجازی رسمی هم ندارد ؟! پس با این اوصاف حتما عکاس و فیلمبردار و .... هم ندارد ؟! در نتیجه انجمن های خوشنویسان ، موسیقی ، تعزیه ، تاتر و.... هم نداشته و ندارد !
پس به همین دلیل است که آمار اعتیاد ، بذهکاری ، افسردگی ، خودکشی و انحراف و مفاسد اخلاقی روز به روز در شهرمان در حال صعود است و ما خم به ابرو نمی آوریم ! و یا به همین علت است که تفریح ما شده گوشه گیری و سر در اینترنت و هزار سایت فیلتر شده !
اگر هیچ کدام از اینها را نداریم ، پس چرا گذشته ی درخشانی داشته ایم ؟!
به جرات می توان گفت خوانسار یکی از مامنهای بزرگ این استعدادهای ناب هنری و فرهنگی بوده و هست! بارها از زبان مردم شهرهای دیگر شنیده ام که ما خوانسار را با نام علما و هنرمندانش می شناسیم ! نامهایی بزرگ که هرکدام در بردارنده ی مجموعه ای کامل از علم و دیانت و هنر و استعدادهای بیشمار خدایی بوده اند و هستند ! ما وظیفه داریم آنها را که معرف شهرمان در ایران و جهان بوده اند را ارج بنهیم و بهتر بشناسیمشان و ادامه دهنده ی راهشان باشیم . ما باید بدانیم امثال سید جمال خوانساری چه کسانی بوده اند .
باید بدانیم زلالی ، ادیب و محمودی و کابلی
خوانساری چه کسانی هستند .
خیلی از مردم دیارهای دیگر این مرزوبوم آرزو دارند ذره ای از استعدادهای مردم خصوصا جوانان این دیار شهید پرور را داشته باشند ! و یا دوست دارند اصلا خوانساری باشند ! و یا ...

پس چرا بها نمی دهیم به این همه ثروت های عظیم ؟! حیف نیست ؟!
حقیر نیازی به آمار و گزارش ( اداره ی ارشاد اسلامی ) ندارم . آنچه را که می بینم و از اهلش می شنوم برایم کفایت می کند . اینها حقیقتی است جاری در شهر ما ! از قدیم گفته اند در باغ را که بنگری تا انتهایش را از بر می شوی .
از شخص آقای فرماندار عاجزانه درخواست می کنم فکری به حال این اداره ی مهم و مرتبط با قشر فعال و فرهنگی جامعه خصوصا جوانان عزیز و پراستعداد شهرمان بکنند که اکنون بیش از یک سال است با سرپرست اداره می شود و هنوز تکلیف مسوول آن معلوم نیست ! اداره ای که دیگر سردری هم ندارد و کم کم در حال اضمحلال است ! و جالب اینکه همه سکوت را پیشه کرده ایم !
می
دانم شما جناب شفعتی حتما پیگیر این قضیه خواهید بود . ان شالله
به
امید درخششِ خوانسارِ ایرانی اسلامی
نامه شما تمام خاسته ما را از مسئولین بازگو کرده ،متاسفانه خوانسار دچار فقر فرهنگی شده و برای رهایی از آن هر کس باید از خودش شروع کنه
وهیچ کس به اندازه خود مردم نمیتونه کمک به پیشرفت فرهنگی شهر بکنه
به امید فردایی بهتر