درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

با سلام خدمت شما ، هدف از این وبلاگ ایجاد لحظه ای تامل بر روی مسائل جاری زندگی است پس می توانیم با اندکی درنگ نسبت به مسائل روزمره ، زندگی را این بار با هم و از دریچه ای دیگر بنگریم .

آخرین نظرات
  • ۱۲ اسفند ۹۵، ۱۰:۱۸ - محمد
    سلام

طنزنامه 1 : انقراض نزدیک است .

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۱:۳۲ ق.ظ

نیازی نیست مردم و مسولین انقدر به خودشون فشار بیارند و توریست جذب کنند ! باور کن نمی خواد . ما سرمایه ای داریم برای تبدیل شهر به نگین جهان که ازش غافلیم ! آره باور کن . شوخیم ندارم . همین بر گوشمونه ! چرا می خندین ! فقط شما هم این نقل قول را جدی بگیرید . و روش برنامه ریزی کنید . به حول و قوه ی الهی خونسار جهانی می شه ! تعجبم نکنید ! همین چند وقته ! دیگه نزدیکه ! زیاد تا اون مرحله دور نیستیم ! اینو دیروز که رفتم تو شهر فهمیدم . بله درست فهمیدین این اتفاق بزرگ علائمیم داره . به قول دوستان یزدی ، یخته صبر بده حالا مگم (لطفا با تشدید بخوانید . فاصله چند ثانیه ی دیگر ) .

 به نقل از مادربزرگم و اونم به نقل از پیش گوییهای جدش در دوره ی نئاندرتالهای خونسار ، که قربون هر دوشون برم با این پیش گوییهای دقیقشون ، روزی خونسار مطرح میشه ! جهانی میشه ! واقعا توریستی میشه ! واقعا ! نامش میره تو گینس ! برای رکوردی که تا حالا تو دنیا نداشتیمش ! رسانه های جهانی نام خونسار رو برای دیدن گردشگرانشون بارها و بارها می خونند ! عکس گرفتن در این شهر برای هر توریست آرزو می شه ! اونا که به این شهر اومدند از گفتن سفر خود به خونسار کلی جلوی اینو اون کلاس میذارند ! بالاخص جلوی باجناقها ، جاریها ، هبوها ، مادرشوهرها ، خواهر شوهرا و خلاصه سرتونو درد نیارم برای کل ایل و طایفه ی نازنینشون ! عکساشونم تو بالای صفحه ی شخصیشون تو اونترنت نه اینترنت ، میذارند ! اشتباه نکنید ! این همه هاگیر و واگیر نه برای آب و هوا ! نه برای جد و کوشش مسول گرامی شهر ! نه برای گل و بل بل ! نه ، نه ، نه ! حدستون اشتباهه ! نه برای اینا بلکه برای روزیه که قراره بیاد !

روزی که موجودی عجیب و غریب در این شهر قراره نابود و کاملا منقرض بشه ! روزی که نسل این نوع جاندار از بین رفته و یاد و خاطره اش هم از ذهنها پرکشیده ! دیگر اثری از آن نیست ! دیدنش در این شهر جزو عجایب هفت یا هشت گانه جهانی شمرده می شه ! اصلا مردمش این موجود عجیب و غریب را از یاد می برند و هنگام قصه گویی شبانه برای فرزندانشون از وجود این موجود در عمق افسانه های شهر میگند ! دیدن چهره ی اون برای مردم شهر  جزو محالات و البته آرزوها میشه ! بچه ها چون ندیدنش ولی اسمشو شنیدند ازش می ترسند ! هرشب یه جور تصورش می کنند ! بهش شاخ میدن ! بال سیاه ! چشمای سرخ ! و الی ماشالله چیز دیگه ! قربون این تصورات نزدیکشون . دیگه مسولین می بینند اینجوریه و داره اثر بد روی کودکان میذاره ، مجسمشو درست میکنند میذارند درست وسط آبنماهای ستا فلکه ی شهر ! میگند ( البته در اون زمان نزدیک ) ، اون موجود ، جانداری بوده : پرخور ، پرخواب ، عاشق عسل خوانسار ، نیرومند ، قوی ، باهوش ، زیرک ، جسور و شجاع ، جنگنده و مقاوم ، متعصب و باشکوه .

 خسته نباشی ! اینم حدس بود آخه ! خرس چیه بابا ! برو بالاتر .

از علائم انقراضش اینه که روز به روز موج سیاهی در سطح خیابانها و پیاده روهای شهر بیشتر میشه ! و گه گاه می بینی این موجهای سیاهی در حال دویدن به سمت نقطه ای سفیدند ! آن را می بلعند ! البته قبلش می کشندش ! چون ندیدنش ! ولی براشون جذابه . چون خدا خواسته . این خلقت پاک و مقدسش ، همنشینی باشه براشون . البته شرعی و عرفی . ولی این دخترای شهرم گناهی ندارند ! وقتهاست پسر ندیدن ! همه ی مردم شهر ندیدن ! اونام براشون شده یه حسرت ! دیدن یه پسر خونساری تو شهر خونسار عزیز ...........

از علائم دیگه ی انقراض پسر تو خونسار اینه که هر روز از رکود شهر بیشتر می شنوی . از بازار خالی ، خلوتی ، عقب افتادگی ، وابستگی ، نابودی فرهنگ ، گویش ، هنر ، علم ، دین ، بلندنظری ، تلاش و کوشش ، ذوق و شادی و .... در یه کلام :  نابودی خونسار !

 آهای مسول عزیز ! آهای مردم شهر ! به خود بیاییم :  انقراض نزدیک است !

( میدانم جای این پاراگراف در ابتدای متن بود ولی به دلیل تداوم جذابیت موضوع ، به ناچار در ذیل این طنزنامه اعلام می دارم : این متن دارای بیانی طنز در ظاهر نگارش و عمقی دردناک در جان خود است . نویسنده اعلام می دارد هدف بیان جان مطلب در لفافه ی خنداندن شما خواننده محترم است و قصد توهین به هیچ گروه یا فرد خاص ، خصوصا دختران گرامی ، نجیب و باایمان شهر را ندارد . )

موافقین ۰ مخالفین ۱ ۹۳/۰۶/۱۵
ایمان نبی

نظرات  (۸)

ای بابا همه میگن دختراحسودن حالا بذا ببینم پس فردا ک ما4تا دخترای غیر حسود برای طی کردن پله های ترقی و بقیشونم ب لطف متن شما گذاشتن رفتن اونوخ چی از خونسار میمونه!!!!

میدونید اقای نبی:ایراد از خودمونه!دخترا ر. نمیگم.جماعت شریف خونساری مد نظرمه با همهی خوبیامون انقد گرون فروشی میکنیم ک دیگ مشتری برامون نمیمونه بعد میگن بازار خرابه!انقد میرم تو نخ مردم و میخایم سر از زیر و بم زندگیشون در بیاریم ;هممون ها بعد میگیم مردم بدند.هیشکیم قبول نمیکنه این ایراد بزرگ خودش هم هست.بهر حال امیدوارم زودتر یه فرجی حاصل بشه!!!

پاسخ:
سلام . بسیار سپاس از لطف شما
حرف شما کاملا مورد قبول اینجانب می باشد .
اما باز احساس می کنم موارد ذکر شده مثل فضولی و .........تا حدودی به جمعیت کم شهر و مهاجرت جوانان و افکار باز از این شهرستان به دیگر نقاط کشور بر می گردد .

ولی خدایی توصیفاتتون به خرس بیشتر میخورد :)

اکثر جوونایی که نمیتونن خونسار شغل پیدا کنند ، محکوم به مهاجرتند.

ولی بخاطر شرایط جامعه پسرها مهاجرت میکنند و دختر ها از اشتغال صرف نظر میکنند.

پاسخ:
دقت کنی پسرا هم تقریبا همین صفاتو دارند
۱۷ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۲۷ سید احمد شفعتی
سلام
والا منم همینو میگم :)
دو روز دیگه اگه ماها نباشیم میخوان چکار کنن؟!!!!!!

پاسخ:
سلام ، هیچی اینجا میشه سرای سالمندان ایران
تا این مشکل جوانان شهر حل نشود هر شعار دیگر مسولین واقعا فقط رنگ و بوی شعار می دهد و بس !!!!
خوبه که پسرا منقرض بشند. از دیدگاه فمیستها دیگه کسی اونها ور آزار نمی ده
پاسخ:
اینم حرفیه برا خودش
شاید دسیسه ی فمنیستهای شهر در کار باشد

اقای نبی چراپست جدید نمیذارید؟؟؟!!!!ب روزش کنید دیگ!!!(البته لطفا)

پاسخ:
چشم
مطمئنید این موجوداتی که ازشون صحبت کردید همه ی این ویژگی ها رو دارند؟؟!!
((پرخور ، پرخواب ، عاشق عسل خوانسار ، نیرومند ، قوی ، باهوش ، زیرک ، جسور و شجاع ، جنگنده و مقاوم ، متعصب و باشکوه .))
فکر کنم اکثرا دوتای اولو داشته باشند
چون اگه بقیه ویژگی هارو داشتند میتونستند گلیم خودشونو از آب بکشند بیرون
میدونم مشکلات خیلی زیاده،تقریبا اکثرشم به دلیل نبود صنعتو اقتصاد توی شهرستانه
ولی اینطوری که شما حرف زدید انتظار دارید دره یه اداره ی دولتی باز بشه و به همه ی آقا پسرا بگند برید پشت میز بشینید
میدونم خونسار جوون تحصیل کرده کم نداره ولی تعداد جوونایی که سواد کمی دارندو به دنبال کار میگردند کم نیستند و مشکل اصلی گروه دومند.
تقریبا همتون میدونید که اکثره پسرا یه غرور خاصی دارند مخصوصا خونساریا که این غرور تو همه سنیو همه جنسی هست.اینه که حاضر نیستند از یه شغل پایین شروع کنندو پیشرفت کنند.باید یخرده درک کنند شرایطو.اینکه تو یه شهر کوچیک زندگی میکنند و انتظاراتشون رو با سطح سوادو مهارتشون تنظیم کنند.
اما درمورد گروه اول یعنی جوونای تحصیل کرده ی بیکار باید بگم که حق تقریبا با شماست و همکاری و تلاش مسئولین رو میطلبه.
یه مشکل دیگم که تو شهرمون در این رابطه خیلی مشخصه بحث خیرین و وقفه
توی افکار مردم خونسار اینطور جا افتاده که اگه ملکشونو پولشون و سرمایشون رو وقف حوزه و مسجدو حسینیه بکنند باقیات الصالحاته براشون فقط!!!!!!
چرا باید زمین های چندهزار متری فقط تو این موردا وقف بشه یا این قبیل ساختمونا به سرعت ساخته و تکمیل بشه ولی یه کارخونه چندین سال ناتموم باقی بمونه؟!!!
اولی مثل ساختمونی که جنب حسینیه دوراه برای حوزه علمیه ساخته میشه و دومی چاپخونه ی گاج که چندین ساله تکلیفش روشن نیست!!!!
یا اقداماتی که تو بحث گردشگری انجام شده مثل ساختمونایی که توی باغکل داره توسط یه خیر معروف البته به صورت خصوصی ساخته میشه.که برای از ما بهترونه و فکر نکنم خوده مردمه خونسار ازش استفاده ی چندانی کنند و تقریبا فقط برای گردشگراست.حالا شاید چندین نفرم اینجا مشغول به کار بشندو گردشگرا بیاند چندتا گزو عسل بیشتر بخرند!!!
میدونم خونسار به درمانگاه نوسازو مجتمع تفریحی گردشگری و همه ی این چیزا احتیاج داره ولی به قول معروف ودتو کلاهتونو قاضی کنید تا بفهمید توسعه ی اقتصادو صنعت خونسار نسبت به این موارد تو اولویته تا به قول شما مهاجرت انقدر زیاد نشه و درنهایت خونسار به نابودیو انقراض کشیده نشه.
بحث بعدی درمورد نیرو های غیربومیه که امیدوارم زودتر حل بشه و نیرو های بومی جایگزین بشند.
از آموزشو پرورش گرفته تا شهرداریو بقیه ی ادارات پر از نیروی غیربومی از شهرهای مجاور مثل گلپایگانو دارانو بویین میاندشته.که خیلیاشون نه دلشون براخونسار میسوزه نه مردمش
دیگه خودم چندسال با دبیرای غیربومی سرکار داشتمو تفاوتشونو با دبیرای خونساری حس کردم.

ببخشید که یخرده پراکنده صحبت کردم ولی این حرفا خیلی وقت بود که تو دلم مونده بود.فکر کردم اینجا جاشه که حرفامو بزنم.
به اسم مستعارم نمیخوام نظر بدم که کسی فکر کنه میترسم یا اینکه بگند فلانی دختره چرا اینطوری صحبت کرده.
تا الان حق خیلی از جوونای این شهر به خاطر این نوع طرز تفکر و فضای حاکم تو شهر ضایع شده.من نمیخوام از الان که ابتدای راهمه بذارم حقه منو امثال من ضایع بشه
امیدوارم یه گوشه شنوا و چشمه بینایی باشه که این هارو ببینه و بشنوه.
پاسخ:
سلام زهرا خانم
از لطف شما بی نهایت تشکر
تقریبا می تونم بگم با اکثر نظراتتون موافقم خصوصا بندهای آخر
اما در مورد پسرایی که نمی خواند از صفر شروع کنند و توقع بالایی دارند ، باید بگم یک موردش بر می گرده به ویژگی خوانساریها که همیشه بالاترین نقطه رو میبینند ، یک مورد دیگه جا افتادن فرهنگ تمسخر و زیر سوال بردن شغل های پایین دستی جوونها تو شهر توسط خود مردم شهره برای مثال بسیاری از دوستان لیسانسه ی خود من مهاجرت کردند و در شهرهای دیگر الان یا آبدارچی یا پایین ترین مشاغل پایین دستی جامعه را برگزیده اند . مورد دیگه جمعیت کم شهره که باعث میشه همه همدیگر رو بشناسند و ....
در کل میتونم بگم اولین راهکار ایجاد مشاغل برای جوونای شهره ، چون با این کار مقداری از جمعیت جوان داخل شهر می ماند و فرهنگ پیشرفت در صورت مهاجرت از بین می رود و به دنبال آن جمعیت بومی افزایش میابد به دنبالش سایر مشاغل تولیدی و آزاد رونق می گیرد و ...........و در کل زنجیره ای از جامعه پویا شکل می گیرد ........
سلام
خواهش میکنم.فقط حرفایی رو زدم که خیلی وقته میخوام بزنمو نشده

با حرفاتون کاملا موافقم.
ولی درمورد اینکه خونساری ها همیشه بالاترین نقطه رو میبینند خیلی خوبه.ولی مشکل اینه که انقد محو اون نقطه و بلندیش میشند که خودشونو ظرفیتا و مهارتاشونو نمیبینند.فاصلشون تا اون نقطه رو نمیبینند و اینکه چقدر باید زحمت بکشند تا به اوج برسند.

مورد دوم هم کاملا درسته و خودم به چشم دیدم،ولی الان تقریبا تو اکثر خانواده ها یه جوون بیکار یا کسی که دنبال کار میگرده هست.همه مینالندو میزارند که پسرم بیکاره
حالا اگه اون شخص بره سرکار مثل همین آبدارچی یا شغل هایی ازین قبیل(البته قصد توهین ندارم)به قول شما همین تمسخر هست که فلانی با این تیپو قیافه فلان جا فلان کارو میکنه
یا اگه یه شغل خوب داشته باشه میگند طرف شانس یا پارتی داشته.
چرا باید تو شهری که تقریبا همه ی خانواده ها این مشکلو دارند همچین فرهنگیم حاکم باشه
مگه یه جامعه یا یه شهر فقط دکترو مهندس میخواد؟!

پس خانه از پایبست ویران است.تا وقتی این فرهنگ حاکم باشه مطمئنا مهاجرتم وجود داره حتی اگه شغل هم در شهر وجود داشته باشه چون طرف حاضر نیست توی شهر خودش مشاغل سطح پایین رو داشته باشه ولی تو شهرای بزرگ حاضره هرکاری بکنه.

اولین راهکار قبل از ایجاد شغل برای جوونای شهر فرهنگ سازیه درسته تا بعد که شغلی ایجاد شد شاغلی هم باشه تا بدون ترس از هر حرفیو تمسخری بتونه کار کنه
 ولی نمیدونم راهش چیه و چکار باید کرد تا این فرهنگو فکر از ذهن مردم شهرم پاک بشه....

ببخشید که زیاد صحبت کردم.ولی اعتقادم اینه موضوعاتی ازین قبیلو به مسخره نگیرم و فقط یه نظر الکی ندم.یا نظر نمیدم یا کامل حرفمو میزنم و به موضوع از یه جنبه و یه طرفه نگاه نکنم.
ممنون از موضوع خوبی که برای نوشتن انتخاب کردید
به امید حل شدن معضل بیکاری و مهاجرت جوانان شهرم
موفق باشید
پاسخ:
بسیار تشکر از حرفهای زیبا و درخور تاملتون
با بیان نظرات کامل و درستتون به این پست زیبایی بیشتری دادین
به امید سربلندی جوان خوانساری

اولا شرمنده که مدتیه بهتون سر نزدم. دلیلش این بود که یادم رفته بود وبلاگتون رو به ریدرم اضافه کنم و متوجه نوشته‌های جدید نشدم. مجموعا روم به دیفال:(((

ثانیا حالا که وضع خوب شده بالاخره چار تا جوون هم تو شهر میبینیم. زمان ما وضع خیلی خراب بود. هیشکی اینجا نمیموند... 
مطمئنم کم کم وضعت از این هم بهتر میشه...
پاسخ:
سلام
اختیار دارین ، این چه حرفیه
ان شالله وضع اشتغال شهر و شهر همسایه بهتر بشه تا جوونامون بمونند همین جا
خوووووووووووووووانسسسسسسسسسسسسسارررررررررررررررررررررررررررررررر
ان شالله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی