زندگی جاریست ............. در همین حوالی ...............
در هیاهوی زندگی مدرنیته و ماشینی و در این غوغا بازار اخبار سیاسی اخیر شهر ، در این همهمه بازار آمدن و رفتن ها و ..... همه را وامی نهم و به سراغ گوشه و کنار شهرم می روم که هنوز صفا و صمیمیت ، صداقت و ایمان ،زلال بندگی و کسب رزق و روزی حلال را به راحتی می توان در خشت خشت خانه های قدیمی و پر رمزو رازش و در صورت پدران و مادران کهنسالش دید . خانه هایی که روزگاری میزبان فرزندان و خانواده هایی بود که دست بد زندگی به آنها خورد و آنان را از مامن اصلی خود کوچاند .هرچند زندگی به شیوه ی گذشتگان بسیار پر زحمت و سخت است ولی آنچنان شیرین و خاطره انگیز می باشد که دیدن گوشه هایی از آن شوق زندگی را بیشتر از زندگی ماشینی امروز برایمان تداعی می کند . روزگاری در همین ایام برداشت محصولات باغی و زراعی زیر لایه ی سبز شهر ، شور و ولوله ای حاکم بود از جنس لبخند زندگی . بسیج خانواده های کوچک نزد خانواده ی بزرگتر ، صحنه های بی بدیلی را رقم می زد که امروز به ندرت شاهد آن هستیم . کار و لذت بزرگترها ، لحظه های ناب باهم بودن فرزندان و والدین ، خاطره گویی و شعر خوانی پدر و مادر بزرگ ها و شوق و بازی کودکان در سایه سار بزرگان پر بود از شور و نشاط زندگی ....
هنوز هستند پدران و مادران کهنسالی که هرچند خسته به نظر میایند و تنها ، ولی هنوز می توانند شیرینی زندگی را برایت تداعی کنند . پدران و مادرانی که دستهای تاول زده و زبرشان ، صورت آفتاب سوخته و پر چین و چروکشان و قد و قامت خمیده اشان حاکی است از روزگاری پرتلاش و پر زحمت ولی شیرین و شرافتمندانه . هنوز هم فرزندان و خانواده هایی هستند که این والدین خود را فراموش نکرده و در این ایام به یاد گذشته ها نزدآنان جمع می شوند تا شوق زندگی را فارغ از هر چه در پوست شهر می گذرد ، در کنار هم و باز هم می گویم در کنار هم تجربه کنند.
چه زیباست زندگی نزدپدران و مادران شهرم .........