درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

با سلام خدمت شما ، هدف از این وبلاگ ایجاد لحظه ای تامل بر روی مسائل جاری زندگی است پس می توانیم با اندکی درنگ نسبت به مسائل روزمره ، زندگی را این بار با هم و از دریچه ای دیگر بنگریم .

آخرین نظرات
  • ۱۲ اسفند ۹۵، ۱۰:۱۸ - محمد
    سلام

طنزنامه 2 : پشتم گرمه !

دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۱ ق.ظ

پوشش داده شده در سایت چشمه سار

 

 

لطفا نقدپذیر باش wink

دیگه تو این سرما من فرصت دارم !

آخه پشتم گرمه !

یاد خرس خونسار بخیر که اینوقتا اون زمونا خواب بود اما این زمونا مثل اونوقتا دیگه خوابش نمیبره ! میگه پشتم گرمه !

پشتم گرمه بخاطر خیلی چیزای این شهر! از نونوا و قصاب گرفته تا مدیر ارشد و کارگر ...

 

احساس سرما دیگه ندارم و پشتم گرمه بخاطر ناحیه یک شدنمون و ارزون شدن خیلی محسوس قبض گازمون ! ده نفر گفتن کار ما بود انگار حالا شاهکار بود ! یجور گفتند ناحیه یک انگار ناحیه یک تهران شدیم ! به قول هال بتول : ننه امسال خا قبضا ویشز پارسال اچّو ......

 

پشتم گرمه به نونای فتیر نونوای محلمون . طفلی همتش نمیشه صبح زود بیاد خمیر کنه میگه سرده . ساعت هشت کشو و کش با کلی ناز میاد . بگی تو ، درو باز نمیکنه میگه کلیدم شکست برید فردا بیاید ! به همین راحتی !

پشتم گرمه به آبگوشتای ذخیره شده ی این چن روزمون . دوگوله هایی قشنگی که هر کدوم روش اتیکت یه هیأت خورده و حالا حالاها تموم شدنی نیست . بیچاره اون نذر دهنده ای که نمیدونه چه بر سر نذریش اومده !

 

پشتم گرمه به میوه های سرما دیده ی میوه فروش سدمعبری شهرمون که میگه( مگه داریم مگه میشه ) مشکل از هاما نی حتما کی خودون خراب گنو . می پیاده روءَ سرماژ بینخوسته ی ! کیدون سردو ؟! ! بابا قربون سیبای واچلسیده ی خوسار خومون که هر چند ظاهرش خوب نیست ولی باطنش بی ریایی و سادگی داره ...

 

پشتم گرمه به قصابی که ترازوش فوتم می سنجه و وقتی میاد بکشه میگه حرف نزنید ؟! رحمی که توی دستاش نمی بینم یکم این چاقو رو لوطی تر بچرخونه . بیچاره اون زنی که برا خرید صد گرم گوشت سرخ و سیر شد تا از مغازه و تمسخر این قصاب رفت بیرون !

پشتم به خیلی چیزای دیگم گرمه .

گرمه به دسته گل تازمون برا گلستانکوه ( گرفتیمون ) ؟! نه داداش پشتمون تو این زمستونی گرمه به معدن سرب خونسار . معدنی که باید بهش افتخار کنیم چون دست دوتا و نصفی رو بند میکنه تازه اسم خونسارم تو نقشه «معدن دارد» میزنه . واقعا باید برای این همه تلاش و کارای مفید العموم هورا کشید ...

 

پشتم گرمه به آمارای جورواجور از شهرمون . مثلا رشد طلاق یا کاهش طلاق ؟ ما که نفهمیدیم ! رشد اشتغال یا بیکاری ؟  رشد دو درصدی سرطان تو شهرمون که دوستان بعد دو هفته تکذیبش کردند گفتند اون آقا که اینا رو گفته اون روز باجناقش قرار بود بیاد خونشون ، حواسش نبود چی میگه !!! بگذریم ...

 

پشتم گرمه به انتشار خبر پاشیدن 70 تتتتتن نمک ( البته بیشترش شنه ! مثلا غصه نخورید) در سطح معابر شهر اونم تو دو روز ! بله این چیزا برا باغشهر خونسار خیلی خوبه باید بهش نازید ...

 

پشتم گرمه به این وعده وعیدای نامزدهای انتخاباتی که هنوز زمستون نیومده اونا از راههای دور و نزدیک اومدند . هر جا که بگیم هستند . خیر مقدم بهشون میگیم . ایشالا خونسار و گلپایگون پایتخت میشند هممون راحت میشیم ...

 

 پشتم گرمه به گروههای تلگرام شهرمون که شده مجله ی سیاست ( باما همراه باشید) . بابا یکی نیست بگه آخه تو سر پیازی ؟ تهشی ؟ آخه کجاشی ؟! این همه چیز رو از کجاتون در میارید ؟!  

 

و پشتم گرمه به زیرآبیای بعضی از مسوولین محترممون که بماند ما جوونیم اشتباه کردیم . همین اولش گفتم که بیخیال شید زنگ نزنید ...

 

پشتم گرمه به سرویس های اصفهان که یکی درمیون میره یا نمیره یا دیر میره ! به عصابانیت سوپور شهرداری که با خشم سطلها رو خالی می کنه ! به تاکسیای پر ! به صدای اره برقیها ! به سرعت افتضاح اینترنت ! به سایتهای خبری بی حالمون ! به راه آهنی که یروز میادو ما رو میبره به خوشبختی ! به مسوولی که یکی به در میزنه یکی به میخ ! به رودخونه ی پر از آشغال ! و ....

 

البته در این هیاهوهای زیاد پشتمون هنوز و هنوز گرمه به لطف و رحمت خدا . به لطافت و پاکی هوا . به زلالی چشمه ساران . به پر برفی کوهساران . به جوونای خوش فکر خسته ناپذیر . به بهمن عزیز . به سربازی شهید . به شهردارمون . به سیدمون . به اون عزیزامون که هستند هنوز . به صفای دستان مهر بو و چشمانی مهرگو . به عارفان ،مجتهدان و بزرگان شهرمون . مردان خدایی که بی ادعا ، هستند کنار ما . ما نمیشناسیمشون ولی خدا میشناسدشون . همونایی که رزق و روزیشون رو میخوریم و نمیدونیم و پشت سرشونم می گوییم ...

 

و پشتمون گرمه به آواجیا و آقاجانای با صفا . به کرسی ذغالی پدر و مادر بزرگا . به اون مجمعه مسی پر سیب و شامیوه و تندچشون . به کوچه های پر برفشون . به سراه و سرپاچین سرد و در عین حال گرم و پر محبتشون . به لبخندای دلنشینشون . به چای لبسوز آواجی . به سادگی و صفای آقاجان . به نونای تنور آجی . به سرشیر تازه ی آقاجی . به خاطرات گذشته و پر رنجشون و ذکر یا رب یا رب با اخلاصشون . به شب بلند یلداشون ...

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۲۳
ایمان نبی

نظرات  (۴)

۲۳ آذر ۹۴ ، ۱۱:۰۷ سیدشهاب میرشفیعی
داش ایمان
غصه نخور...آخه پشت همه ما گرمه به همین چیزها...خوشبختانه دردهای ما درد مشترکه...!فرقی نمی کنه،اینها درد مشترک همه ساکنین شهرهای کوچک تو ایرانه!!!!
پاسخ:
شهاب جان غصه نمی خوریم . ما عادت داریم . انقدر فضای نقد تو خونسار ملتهب شده که سایتهامون تفریط دارند و گروههامون افراط . موندیم چجوری سربه سر عزیزامون بزاریم
پشتم گرمه به اون سرویس 12 شب تهران که تازه ساعت 12:45 دیقه اتوبوس اومد توی ترمینال و دیدم که از سر کلافگی فقط راه رفتین و بخار نه از دهن ها بلکه از کله ها بلند شد.
پشتم گرمه به دیدن اون آدمهایی که از سر صدق دوسشون دارم و گاهی این ندیدن ها دلتنگم میکنه.
پشتم گرمه به اون توکل و صداقتی که توی نگاه مرد زندگیم میبینم و یه عمری با نهایت اعتماد میخام بهش تکیه کنم.
ایشالا پشتت همیشه گرم. زیر سایه ی پدر و مادرت موفق و سعادتمند باشی.
پاسخ:
سلام اون شب ترمینال ندیدمتون وگرنه چراغ میزدم . ما هم دلتنگ شما هستیم و به زودی رفع خواهد شد ایشالا 
خوشحالم مرد ایده آلت رو یافتی . آریسیه کیو ؟ 
۲۵ آذر ۹۴ ، ۱۳:۲۴ محسن محرابی
سلام، جناب آقای نبی، جسارتاً بنده پیشنهاد میکنم تمام متنتون رو به فارسی بنویسید تا بقیۀ خوانندگان عزیز متوجه متن زیبای وبلاگتون بشن و بتونن رراحت مطالعه کنن. چون تنها ما خونساریها توانایی خوندن نوشته های خونساریِ شما رو داریم که البته خود بنده هم برای راحت خوندن گویشمون با مشکل هر چند جزئی مواجهم. 
به هرحال ممنونم از متنی که نوشتید. بنده هم نسبت به حرف دل شما همین احساسو دارم و دغدغه های شما رو درک میکنم. موفق باشید
پاسخ:
آقا محسن چیزای خوب رو فارسی سلیس می نویسم . اینا که اصلا خونده نشه بهتره خصوصا برا غیر خونساریا . ناسلامتی آبروی شهرمونه که ریخته زمین . ولی از حسن نظر و توجهتون سپاسگزارم .
۲۶ دی ۹۴ ، ۱۵:۰۶ پایگاه اطلاع رسانی شهرستان خوانسار چشمه سار

با سلام
مطلب وبلاگ شما در سایت حرف ما(جامعه وبلاگی استان اصفهان) و وبلاگستان سایت چشمه سار خوانسار انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.

هدیه چشمه سار به شما:

امام صادق علیه السلام :
اِعمَلوا قَلیلاً تَنَعَّموا کَثیرا؛
اندکى عمل کنید و بسیار متنعم شوید.
تنبیه الخواطر: ج2، ص183

پاسخ:
با سپاس از شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی