درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

با سلام خدمت شما ، هدف از این وبلاگ ایجاد لحظه ای تامل بر روی مسائل جاری زندگی است پس می توانیم با اندکی درنگ نسبت به مسائل روزمره ، زندگی را این بار با هم و از دریچه ای دیگر بنگریم .

آخرین نظرات
  • ۱۲ اسفند ۹۵، ۱۰:۱۸ - محمد
    سلام

انتقادیه 2 :ارشادِ ارشاد

جمعه, ۱۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۱ ب.ظ

« سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی »

با سلام خدمت جناب آقای سید حسن شفعتی ، فرماندار عزیز و دوست داشتنی شهرستان خوانسار

جناب آقای شفعتی روزی که خبر انتخاب شما به عنوان فرماندار شهرستان خوانسار در کوچه و بازار و در بطن اصلی صحبتهای هر خوانساری شنیده و پیچیده شد ، به راحتی می شد بارقه های امید و نشاط را در عمق نگاه ها و گفتارهای هر خوانساری دید و شنید . گویی همه چیز در حال دگرگونی و تحول و انگار خون تازه ای در حال جوشیده شدن در رگهای خشکیده ی شهر بود .

به هر حال شادی عموم مردم علتی داشته و دارد و صد البته جای تامل که مگر چه اتفاقاتی در گذشته و حال توسط شما و نیز دیگر مقامات ارشد شهرستان افتاده که الان این جو خوشحالی و امیدواری بی سابقه را می بینیم ! ذکر این مورد بدیهی است که این مردم اصیل ، با نجابت ، مومن ، انقلابی ، ولایی ، سرافراز ، هنرمند ، با فرهنگ ، دانا ، بابصیرت و البته تلاشگر و دوست داشتنی شما را از خود می دانند . و باید بدانیم که مردم به رسم قانون بشریت چیزی را که از خود بدانند نسبت به آن علاقه و تعلق نشان خواهند داد ...

روزی که شنیدم در فکر احیای بازار سرپوشیده ی شهر ، جذب سرمایه و سرمایه گذاری توسط خیران عزیز ، رسیدگی به نقاط محروم ، اتمام پروژه های عمرانی ، بهبود وضع اشتغال جوانان شهرستان خوانسار هستید ، بیش از پیش خوشحال شدم . خوشحال از اینکه فرماندار خوبمان به دراز مدت می نگرد و به آینده ی این شهر توجه دارد . به این می نگرد که برای حفظ و پیشرفت شهرستان ابتدا باید علت اصلی مهاجرت نسل جوان یعنی اشتغال را حل کرد . چون اگر جوان بماند بسیاری از مشکلات حوزههای اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و ... شهرستان نیز حل خواهد شد . آرامش و ریزبینی کاری شما در چند ماه اخیر ستودنی است .

تمام این موارد با دقت و توجه شما در کار ادارات مختلف شهرستان و گزارش خواستن از مسوولین ادارات و سعی در انتخاب مسوولینی شایسته و بومی برای مراکز دولتی که ضعف عملکرد داشته اند و نارضایتی عمومی از آنها زیاد بوده، همراه و این پیام را در ذهن هر خوانساری متبلور می سازد که سید حسن شفعتی در جهت وظیفه ی اصلی خود یعنی خدمت به آحاد مردم شهرستان خوانسار از هیچ کوششی دریغ نمی کند . و چه چیز زیباتر از این می تواند باشد ؟!

همین موارد علاوه بر ایجاد شوق و شادی بیشتر برای مردم ، آنها را امیدوار تر از قبل به آینده ی خوانسار کرده است . و باز هم همین موارد باعث شده انتظارات از شما به عنوان فرماندار شهرستان خوانسار بیش از پیش باشد .

اخیرا مصاحبه ای از شما در باب موضوع اعتیاد در سایت چشمه سار خواندم که گفته بودیند ( در مضمون ) باید جلوی آمار رو به رشد اعتیاد در خوانسار را با اتخاذ روشی مبتکرانه و کارساز بگیریم و نگذاریم این بلای خانمان سوز بیش از این دامان جوانانمان را بگیرد .

در همین رابطه باید متذکر شد ، توجه شما به مسائل اشتغال و اقتصاد شهرستان جای تشکر فراوان دارد اما باید بگویم ، تمام مشکلات شهرستان خوانسار اشتغال و مسائل اقتصادی و عمرانی نیست . شاید توجه به فرهنگ کمتر از توجه به سایر حوزه های زندگی شهری نباشد و میدانم این حوزه ی بسیار مهم از نگاه تیز بین شما به دور نخواهد ماند . برخی صاحبنظران معتقدند فرهنگ است که سایر حوزه های اجتماع بشری همچون اقتصاد ، سیاست ، هنر ، علم ، ورزش ، صنعت و ... را می سازد . همانطور که می بینیم مقام معظم رهبری در نام گذاری سال جاری دو حوزه ی اقتصاد و فرهنگ را در کنار هم آورده و این اهمیت فرهنگ در کنار اقتصاد را به ما گوشزد می کند .

اما متاسفانه می بینیم برخی از نهادهای دولتی فرهنگ محور در سطح شهرستان بسیار ضعیف کار می کنند و نارضایتی و انتقادهای بیشماری توسط توده های مردمی نسبت به آنها روانه است .

جناب شفعتی ، فرماندار عزیز ، روزی که فلسفه ی وجودی اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی در شهرستان خوانسار تعریف و این اداره ی به ظاهر دولتی و در اصل مردمی بنیان نهاده شد ، همه خوشحال بودند و امیدوار که استعدادهای نهفته ی بیشمار این شهرستان جذب و شکوفا خواهند شد .

دیگر نیازی نیست فرزندان نظر کرده ی الهی این شهر ناچار باشند برای بروز و شکوفا کردن ودیعه های الهی که در وجودشان به امانت سپرده شده تا با تبلورش نشانه ای باشند از قدرت و حکمت و جمال حضرت حق ،  به فرسنگها دورتر از دیار مادری خود بروند و طعم تلخ غربت را با آن روح لطیف و حساس خود بچشند !

دیگر نیازی نیست جوانان برومند و هنرمند خوانسار به بیرون بروند و این در حالی باشد که مردم دیار مادریشان در حسرت لحظه و فرصتی باشند تا هنر و تلاش همشهری خود را ببینند !

با خود می گفتند : حالا دیگر کسی هست که به این همه جوان پر استعداد توجه کند ، از آنها دعوت به عمل بیاورد و سرو سامانی به آنها بدهد !

حالا دیگر همه خوشحال بودند از رشد بالای شاخص های فرهنگی و هنری و اینکه کمتر شاهد رکود و سرکوفت جوانان این شهر خواهند بود !

و امیدوار بودند که زین پس کمتر طعم تلخ مهاجرت جوانانشان را خواهند چشید !

امیدوار بودند کمتر پدیدهایی شوم همچون اعتیاد ، فساد اخلاقی ، طلاق و ....دامان پاک جوانان این شهر را خواهد گرفت !

امیدوار بودند کمتر شاهد افسردگی مردم این دیار در ایام عادی سال خصوصا فصل سرد و پر برفش خواهند بود !

و.........


الان که این متن را می نویسم ، آغاز فصل سرد سال است . و می پندارم بعد از مراسم تعزیه ی دهه ی آخر ماه صفر ، در فصل زمستان چه تفریحی خواهم داشت ؟!  با توجه به موقعیت کوهستانی و سرد و برفگیر بودن خوانسار ، خود و خانواده ام را چگونه سرگرم خواهم کرد ؟!  آیا نیاز به تفریح ندارم ؟!  نیاز به شادی ندارم ؟!  باید در خانه بنشینم تا بهار ؟!  تا کی باید منتظر حرکتی فرهنگی آن هم از خارج از خانه ی اصلی خود ( اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی ) باشم ؟! تا کی باید بشینم و ببینم که واحد فرهنگی شهرداری یا فرمانداری یا هر نهاد دیگر غیر از اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه ای شاد و مفرح برای من و خانواده ام تدارک دیده است ؟!

چرا نباید شاهد شکوفا شدن استعدادهای ناب هنری ، فرهنگی و اجتماعی همشهریان خوانساریم در قالب اصول با ارزش و مقدس نظام جمهوری اسلامی ایران که برای بدست آوردن این اصول و ارزشها خون دلها خورده ایم ، باشم ؟!

مگر نه این است که اداره ی ارشاد اسلامی باید به این جوانان عزیز توجه کند ! بها بدهد ! درکشان کند ! جمعشان کند ! میدان بدهد !  فرصت بدهد ! و حمایتشان کند !

نکند ایشان ( اداره ی ارشاد اسلامی ) کارشان را درست انجام می دهند و مشکل از خود ماست ؟ ! مشکل این است که خوانسار استعداد ندارد؟ ! یا شایدم جوان ندارد ؟! یعنی حافظ ، مفسر یا قاری قرآن هم ندارد ؟! و یا باز استعداد تواشیح و اذان و تلاوت را هم ندارد ؟! نکند استعداد تعزیه خوانی هم ندارد ؟! خوشنویس چطور ؟! آن هم  ندارد ؟!  نکند خوانسار نقاش و طراح هم ندارد ؟! یا شاید موسیقدان برگزیده ی کشوری هم ندارد ؟! شایدم خواننده ی آواز اصیل ایرانی اصلا ندارد ؟! و یا گروه های تاتر و نمایش ندارد ؟! شاعر و نویسنده و محقق هم حتما ندارد که ندارد ؟! طراح و فعال فضای مجازی رسمی هم ندارد ؟! پس با این اوصاف حتما عکاس و فیلمبردار و .... هم ندارد ؟! در نتیجه انجمن های خوشنویسان ، موسیقی ، تعزیه ، تاتر و.... هم نداشته و ندارد !

پس به همین دلیل است که آمار اعتیاد ، بذهکاری ، افسردگی ، خودکشی و انحراف و مفاسد اخلاقی روز به روز در شهرمان در حال صعود است و ما خم به ابرو نمی آوریم ! و یا به همین علت است که تفریح ما شده گوشه گیری و سر در اینترنت و هزار سایت فیلتر شده !

اگر هیچ کدام از اینها را نداریم ، پس چرا گذشته ی درخشانی داشته ایم ؟!  

به جرات می توان گفت خوانسار یکی از مامنهای بزرگ این استعدادهای ناب هنری و فرهنگی بوده و هست! بارها از زبان مردم شهرهای دیگر شنیده ام که ما خوانسار را با نام علما و هنرمندانش می شناسیم ! نامهایی بزرگ که هرکدام در بردارنده ی مجموعه ای کامل از علم و دیانت و هنر و استعدادهای بیشمار خدایی بوده اند و هستند ! ما وظیفه داریم آنها را که معرف شهرمان در ایران و جهان بوده اند را ارج بنهیم و بهتر بشناسیمشان و ادامه دهنده ی راهشان باشیم . ما باید بدانیم امثال سید جمال خوانساری چه کسانی بوده اند .

باید بدانیم زلالی ، ادیب و محمودی و کابلی خوانساری چه کسانی هستند .

خیلی از مردم دیارهای دیگر این مرزوبوم آرزو دارند ذره ای از استعدادهای مردم خصوصا جوانان این دیار شهید پرور را داشته باشند ! و یا دوست دارند اصلا خوانساری باشند ! و یا ...

                      


پس چرا بها نمی دهیم به این همه ثروت های عظیم ؟! حیف نیست ؟!

حقیر نیازی به آمار و گزارش ( اداره ی ارشاد اسلامی ) ندارم . آنچه را که می بینم و از اهلش می شنوم برایم کفایت می کند . اینها حقیقتی است جاری در شهر ما ! از قدیم گفته اند در باغ را که بنگری تا انتهایش را از بر می شوی .

از شخص آقای فرماندار عاجزانه درخواست می کنم فکری به حال این اداره ی مهم و مرتبط با قشر فعال و فرهنگی جامعه خصوصا جوانان عزیز و پراستعداد شهرمان بکنند که اکنون بیش از یک سال است با سرپرست اداره می شود و هنوز تکلیف مسوول آن معلوم نیست ! اداره ای که دیگر سردری هم ندارد و کم کم در حال اضمحلال است ! و جالب اینکه همه سکوت را پیشه کرده ایم !

می دانم شما جناب شفعتی حتما پیگیر این قضیه خواهید بود . ان شالله


                                           به امید درخششِ خوانسارِ  ایرانی اسلامی

                               

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۱۴
ایمان نبی

نظرات  (۱۰)

قبل از هر چیزی ممنونم ازتون که به وبلاگم سر زدین
نامه شما تمام خاسته ما را از مسئولین بازگو کرده ،متاسفانه خوانسار دچار فقر فرهنگی شده و برای رهایی از آن هر کس باید از خودش شروع کنه
وهیچ کس به اندازه خود مردم نمیتونه کمک به پیشرفت فرهنگی شهر بکنه
به امید فردایی بهتر
پاسخ:
خواهش می کنم
به امید توجه فرماندار عزیزمون : حاج حسن شفعتی
به نکته خوبی اشاره کردین.
یکی از نقطه ضعفای بزرگ خونسار ، سوت و کور بودنش تو پاییز و زمستونه.
آقای شفعتی تو رزومه شهرداریشون جشنای عید نور و نیمه شعبانو دارند و یقینا به اهمیت فضای با نشاط و سرگرمی برای شهروندان آگاهند.
امیدوارم به زودی زود خبرهای خوشی در این رابطه از زبان خودتون بشنویم.

راستی خونسار بخاطر کوهستانی بودنش ظرفیت مناسبی واسه اسکی داره ها!
و البته خیلی وقته صدای سازها فقط از تو شهر بغلی یا پستوی خونه ها میاد و دوستداران موسیقی با صدای هق هقشون خو گرفتن :(
پاسخ:
ایمان به آقای شفعتی ایمان دارد . می دونم ایشون به جوانان شهر توجه خواهند کرد ....
جانا سخن از زبان ما می گویی.
هیچ حرفی ندارم
فقط میگم تکبیر
۱۷ آذر ۹۳ ، ۱۷:۱۰ نگاه و نشان
ایمان جان اگر خاطر مبارک باشه سال گذشته بواسطه ی یه بگو مگوی نه چندان مهم در رسانه ی وبلاگی فی مابین چن تن از عزیزان بر سر نوع مدیریت اقای شریعتی جدالی پیش امد ،حقیر با طرح چند سوال خواستم اتش در گرفته مابین دوتن از عزیزان را به خاموشی کشیده تا منجر به حذف وبرکناری نشود که شد (متاسفانه)......
بلافاصله تا اقای شریعتی رفتند مسئول جدید واخیر را جایگزین نمودند ...تا اینکه الانه شما اومدین ودارین با ایراد سخن بالا از نوع کار این اقا که در واقع هیچ کاری انجام نمیدهد ،مجدداان اتش خاکستری را  شعله ور میکنید ....خب پس معلوم شد که اقای شریعتی ویا این اقای جدید هیچ کاره اداره فوق هستند اگر به کسی برنمیخورد ادامه دهم والا من نیز میتوانم چون دیگران با زیرکی حرف زده وکنار گود بشینم .....

یه روزگاری رئیسه اداره اگاهی تهران یکی از افراد ذینفوذ خوانساریها بود وی انقدر متشرع به احکام الهی بودند که پس از مدتی بعضی از مسئولین مملکتی با سپردن این پست خطیر به ایشان احساس خطر کردند وبلافاصله با هماهنگی خود وی ومسئولین لشگری وکشوری از وی خواستند تا جای دیگری فعالییت کنند ایشان نیز سراسیمه پذیرفتند چرا چون جایگاه مسئول اداره اگاهی تهران بسیار سخت والبته منعطف دارست و بود .....

قطعا باید اولین اموزش برای ارتقاء شهر مربوط به پاک کردن ذوات باشد ،باید در امور دولتی اموزشی بر مبنای ما میتوانیم صورت پذیرد نه من میتوانم ....در وهله بعدی باید اموزش ((اگر نمیتوانی بگو ))را یاد بگیریم تا در موقع لازم ان را بی پروا اعلام کنیم ....چه بسا این رمز برگشت نعمتهائی باشد که اینک در پشت نقمات قرار گرفته واجازه نفس کشیدن هم نمیدهد .....

مجال دریابی در مورد اعتیاد جوانان را از اداره فرهنگ کنونی خواستن  ذهی خیال توهمیست ،من تا چند روز دیگر در مورد بحث اعتیاد پستی را تقدیم میکنم که در آن سعی دارم با کمک خانوادها  والبته نظر مساعد جناب مهندس شفعتی تحت عنوان ان جی او مشارکت مردمی بداد این قبیل عزیزان از دست رفته برسیم ......

ایمان جان همچنان با قوت حرفاتو بزن وبدان که همه خواهانت هستیم اگر گاهی نیز باهات مخالفیم این نشاندهند یکسوی نبودن افکاره والا حق با شماست ......

ممنون....ومن اله التوفیق 
پاسخ:
با سلام خدمت جناب اورعی عزیز
ممنون که به ما سر زدیند مثل همیشه
اما :
در ابتدا بگم هرچی بوده مال قبل بوده الان مدیریت درست سید حسن شفعتی درکاره و قاعدتا جای هیچ نزاع ، آتیش و خاکستر و ...نیست . ایشون مطمانا مدیریتی درست و حساب شده در مورد این موضوع خواهند داشت .

اما : حقیر به عنوان یک شهروند و یک جوان نظر شخصی خود را می نویسم . کاری ندارم مسوول قبلی چه کسی بود و یا مسوول الان چه کسی است . پارسال دعوا شده یا نشده . دعوا بین هر کی بوده ، بوده . به من آنچنانم ربطی ندارد . من آنچه را که الان می بینم و می شنوم و مطمان می شوم در باره اش نظری می دهم تا بلکه گره از کار باز شود . چون حوزه ی فعالیت این اداره به من جوان هم مربوط می شود . می بینید که حقیر کاری به ارگانهای دیگر مثلا جهاد کشاورزی ندارم چون نه به من ربطی دارد نه آگاهی دارم نه سر رشته ای .
به هر حال همه قبول داریم به اینکه اداره ی ارشاد الان شهرستان اوضاع نابسامانی دارد . اما وظیفه ی شهروندی و اسلامی ما فکر نمی کنم سکوت باشد . خود حقیر دارم به خاطر این ضعف لطمه روحی می بینم . به هر حال نیاز به تفریح و سرگرمی و ...جزو نیازهای هر شهروندیست . من نمی توانم چشمانم را روبه هر ضعفی ببندم تا آتیش زیر خاکستر روشن تر نشود . اصلا چه آتشی ! نباید برای این اداره یک مسوول رسمی مناسب نه سرپرست انتخاب کرد ؟!
نباید به جوانان هنرمند شهر توجه کرد ؟!
اصلا چرا انتخاب در این اداره انقدر طولانی است ؟!
آیا در اداراتی همچون جهاد یا منابع طبیعی یا صنعت و معدن و.... اگر این وضعیت حاکم بود که بیش از یک سال با سرپرست اداره می شد یا اصلا سردر نداشته بود یا اصلا رضایت عمومی از عملکرد یکساله در کار نبود و.... باز هم همه ساکت می موندند ؟!

باز می گویم جالب است کسی چیزی نگفته و نمی گوید ؟!
یادمان رفته نقد درست و منصفانه و مودبانه و همراه با پیشنهاد امریست پسندیده . چه در نظر پیامبر چه ائمه چه امام خمینی چه حضرت آقا( حفظ) .
نظر شما و تمام شهروندان هم محترم است و هرکس نظر خود را دارد .
باز می گویم نظر حقیر این است که یکی از دلایل رشد اعتیاد همین ضعف ارگانهای فرهنگی اجتماعی است که با جوانان سروکار دارد .
جوانی پراستعداد که نه پولی می خواهد نه تشویقی نه حمایت آنچنانی و... فقط یک مکان ساده می خواهد برای تمرین تاتر یا مکانی برای نمایشگاه خط یا عکس و....وقتی می بیند حمایت که نیست هیچ ، چوب لای چرخ کارش هم می گذارند ،
به نظر شما ناراحت نمی شود ؟!
بی انگیزه نمی شود ؟!
سرکوفت روانی که روانشناسان می گویند اینجا رخ نمی دهد ؟!
جوانی که استعداد و توانایی هایش که سالها برای بروزش خون دل خورده اینجا بروز پیدا نکند برایش پدیده ی عقده ی هیجانی رخ نمی دهد ؟!
منی که استعدادی ندارم ولی دنبال تفریحی می گردم تا نمایش این دوستان را ببینم و امکانش نیست ، باید چه کنم ؟!
کارم که برای ما جوانان نیست ؟!
بشینیم در خانه ؟!
اینترنت و...؟!
یا بیرون و مواد مخدر ؟!!!!!!!!!!!!

شما هم بیا بشو زندانی
اینجا تو بند ما همه از قماش نویسنده و شاعرن.
بند روبه رویی همه اهل موسیقی ...
چون جا نبود دارن حیاظ رو هم بند بند میکنن...
دار هم آویخته شده
بیایید که تنها نباشیم.
پاسخ:
نه زندانی من بیرون می مونم
چون میخوام به آرمانم یعنی خوانسار ایرانی اسلامی آباد برسم اونم با کمک امام حسینیاش
بزار سرم با آرمانم گرم باشه
چکارم داری تازه دلم خوش شده....

۱۸ آذر ۹۳ ، ۰۸:۴۴ نگاه و نشان
مو به مو پاسخ ذیل کامنتمو میپذیرم کاری از م بر بیاد انجام میدم از کنج عزلت بیزارم هر جا لازم بود جانثار اماده اموزش گیری ومنعکس کردن تجربه ام ولی با مبارزه مخالفم دیگر باید این سرشت مبارزه را فعلا بر برقراری اتحاد کنار گذاشت ومیز اموزش را جلو بکشیم قطعا موثرست چون اموروز اکثر شما جوانان تحصیلات دارید وتذهیب نفسم دارید این در ایام محرم برایمان متجلی شد .موفق باشین یه وقت نری زندونی بشیا از من گفتن بود !ولی یه چیزیش خوب که وختی این زندونی حرف میزنه تقریبا همه سکوت میکنند واغلب حرفاش موثره !!!
پاسخ:
جناب اورعی شما عزیز ماییند و همیشه به جوانان شهر لطف داشته اید .
ما که دربست شاگر شما هستیم
قراره زندانی هم با سپردن وثیقه آزاد بشه . و چون دیدند حق آب و گل داره تو زندان ، گفتند بیاد و بشه سرگروهبان زندان.....
سلام
یادش بخیر سال های فعالیت و اوج شکوفایی ارشاد خونسار.
سال هایی که بسیاری از همدوره های ما اوقاتشونو برای فرهنگ و هنر خونسار صرف کردند و الان به نوعی ثمره اون فعالیت هاشون در زندگی و شخصیتشون دیده میشه.
امیدوارم فرماندار با تدبیر شهرمون چاره ای برای این وضعیت بکنه.
ممنون از طرح این موضوع.
موفق باشید.
امید است فردی فرهنگی و دلسوز با بینشی متعالی سکان ارشاد خوانسار را نیز به دست گیرد
پاسخ:
ان شالله
ما هم منتظریم
۲۰ آذر ۹۳ ، ۱۲:۱۶ نگاه و نشان
بالاخره این رک رفیقات وسد کار پیدا کردند اقای کمش وخانم هیچکس برو تو وب مسافر زندگی تا ببینی چه خبره ....خوش بحالد که ایزن رفیقائی داری 
پاسخ:
کو عسدلله خان !
داریم از درد بیکاری می میریم
رفیقامونم کاری نمی کنند
باید یه خودکشی چیزی انجام بدیم تا همه تازه بفهمند عمق فاجعه رو
اوی اوی اوی بیدرندیدان یگ حرفاییدون وانوشتی....
جلی غلا و چشم غلا.....
امید به خدا بینمین چیشید گنو ...بور که گلریزونژون کرتی بخچم....
پاسخ:
ادتارمیم برین
وقتژو ساکت دربنده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی