درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

با سلام خدمت شما ، هدف از این وبلاگ ایجاد لحظه ای تامل بر روی مسائل جاری زندگی است پس می توانیم با اندکی درنگ نسبت به مسائل روزمره ، زندگی را این بار با هم و از دریچه ای دیگر بنگریم .

آخرین نظرات
  • ۱۲ اسفند ۹۵، ۱۰:۱۸ - محمد
    سلام

 

 

( قبل از هر چیز پوزش می طلبم بابت طولانی شدن متن پیش رو . به هر حال این  پست ویژه بیانگر یک تحقیق توصیفی و میدانی است که از روش مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است . پیشنهاد می کنم اونو کامل بخونید . ضرر نمی کنید .)

امروز می خواهم در مورد موضوعی از شهر و نیاکانم بنویسم که کمتر کسی یا راحتر بگویم اصلا ندیده ام کسی در مورد آن چیزی نوشته باشد . موضوع مورد کنکاش « هواشناسی و علائم پیش بینی آب و هواشناسی در بین مردم خوانسار قدیم » است . ممکن است در نگاه اول خنده دار یا ساده نگرانه به موضوع مورد بحث بنگریم . ولی کمی که دقت کنیم می بینیم این موضوع چقدر برای گذشتگانمون مهم و حساس و صد البته با اهمیت بوده است .گاهی اوقات به اعمال و رفتارها و آداب و رسوم پیشینیانمون خیلی دقت کرده و آنها را مکتوب می کنیم تا از بین نرود . ولی کمتر باری شده که با خود بگوییم علت این کار یا این رسم یا این رفتار بزرگانمون چه بوده است ؟! گاهی یک نیروی قوی از باور و عقیده ما را مجبور به اعمال و رفتارهایی میکند که می تواند کل زندگیمان را در یک روز یا یک هفته یا یک ماه یا تمام سال در بر بگیرد و آن را تحت تاثیر خود قرار بدهد .

در سال های اخیر به لطف گسترش فناوریهای جدید و ورود مهمانانی عزیز همچون رادیو ، تلوزیون ، رایانه ، گوشیهای پیشرفته ی موبایل ، انواع نرم افزارها و البته اینترنت به خانه های خوانساریها ، علاوه بر باز شدن پنجرهای جدیدی از زندگی ، شاهد راحت شدن تبادل اطلاعات و بالارفتن آگاهیها در بازه های کوتاهی از زمان شده ایم .

برای مثال وقتی امروز در ماشین مشغول شنیدن پیش بینی هواشناسی رادیو هستیم و یا بارها و بارها هواشناسی استانی و کشوری را با ارائه ی انواع و اقسام الگوها ، نقشه ها و رنگها در کنار صحبتهای دقیق کارشناس مربوطه در تلوزیون می بینیم باز هم احساس اطمینان نمی کنیم و برای کسب اطمینان همانطور که روی کاناپه دراز کشیده ایم به لطف اینترنت و گوشیهای پیشرفته ی موبایلمون یه سر هم به سایتهای داخلی و البته معتبر خارجی می زنیم و بعد از چند دقیقه با راحتی تمام ، لبخندی میزنیم و می گوییم : فردا  « برف میاید » . لبخندی که نشان از اطمینان و کسب آگاهی راحتمان دارد . این درحالی است که از صبح که به بیرون رفته ایم تا هنگامه ی شب زحمت به خود نداده ایم تا سرمان را بالا بیاوریم و بالای سرمان و آسمان شهر را برای چند ثانیه هم که شده نگاه کنیم ! و به بعضی از علائم طبیعی پیرامونمان بیشتر دقت کنیم ! علائمی که هر کدام می تواند دربردارنده ی اطلاعات عظیمی باشد !

 

روزگاری نچندان دور که هنوز این تکنولوژیهای روز به این نحو وارد زندگی مردم این دیار نشده بود ، مردم ناچار بودن تا برای کسب اطلاعات و آگاهیهای خود دست به تلاش و تکاپوی بیشتر بزنند . این نکته خصوصا درباره ی پیش بینی هوا برای نیاکانمان بیشتر نمود داشته است .  آنها با دقت به برخی از علائم که حالا بعد از سالها تجربه و نقل سینه به سینه برایشان همراه با معنی بود ، دست به حدس و پیش بینی هوا می زدند و معمولا هم درست از آب در می آمد و شیرینی این توجه و حدس خود را بیشتر می چشیدند .

 

نیاکانی که پیشه ی اصلی آنها معمولا کشاورزی ، دامپروری ، زنبور داری و تجارت بین شهری بود . پس قاعدتا بیشتر نیاز داشتند تا بدانند امروز ، چند روز آتی ، این هفته ، این فصل و کلا امسال وضعیت آب و هوای شهر چطور خواهد بود ؟ ترسالی است یا خشکسالی ؟ تابستان خیلی گرمی پیش روست یا زمستان خیلی سرد ؟ و سوالهایی از این قبیل . نیاز به اطلاعات هواشناسی برای آنها شاید حکم مرگ و زندگی را داشت ! سفرهای بین شهری با چهارپایان که معمولا چند روز هم به طول می کشید ، آن هم در زمستان های سرد و خشن قدیم و عبور از گردنه های برفگیر و وحشتناکی همچون گردنه ی خوانسار – فریدن که شاهراه ارتباطی اقوام لر و ترک دیار فریدن ، بویین ، فریدونشهر (آخوره ی بالا و پایین ) ازنا ، درود ، الیگودرز و.... با خوانسار بود ، مستلزم اطمینان بالایی از پیش بینی هواشناسی چند روزه داشت . نوع کشت پاییزه متناسب با وضع آب در سال دیگر هم همواره از موارد پر ریسک کشاورزان خوانساری بشمار می رفت . این شرایط برای دامداران و کندوداران و سایر مشاغل هم به گونه ای دیگر وجود داشت و در نتیجه به نوعی کل مردم شهر خوانسار کسب اطلاعات هواشناسی را برای تداوم زندگیشان ، مهم و سرنوشت ساز می دانستند  . پس جای هیچ گونه اشتباه و سرسری گرفتن موضوع برایشان نبود .

 

-محقق در این پست تصمیم دارد تا برای اولین بار نتایج برخی از گرداوریهای خود در زمینه ی کسب اطلاعات هواشناسی نیاکانمان را که حاصل مصاحبه و گفت و گوی شفاهی با برخی از بزرگان و سالخوردگان شهر است در اختیار شما خوانندگان عزیز قرار بدهد . ذکر این نکته لازم است که این اطلاعات قاعدتا تمام موارد مربوط به پیش بینی آب و هوای شهر نمی باشد و همچنین ممکن است برخی از اطلاعات بیان شده با حدی تغییر به شکل دیگر در بعضی از مناطق شهر تعریف می شده و رایج بوده و هست که باز هم به اصل موارد هیچ خللی را وارد نمی کند . در پایان از شما خواننده ی گرامی خواهشمندم ، در راستای کامل شدن این اطلاعات ، چنانچه موارد دیگری را در مورد پیش بینی آب و هوای نیاکانمان می دانید ، ما را در قسمت نظرات همراهی کنید .

 

- هفت سال اُوسالی ، هفت سال هشکسالی اِتُرو و بلعکسِژ ( هفت سال ترسالی ، هفت سال خشکسالی میاره و بالعکس ):

شاید در نگاه اول با دیدن این تیتر یاد داستان قرآنی حضرت یوسف بیافتید . ولی این واقعیتی بوده در میان پدرانمان که امروزه نیز برخی از کارشناسان اقلیم شناسی از آن به عنوان دوره یاد می کنند . آنها معتقدند دوره های ترسالی و خشکسالی در یک اقلیم همواره در پی گردش هم هستند ولی در مورد سالهای هر دوره متناسب با اقلیمهای مختلف ، تفاوتهایی هم وجود دارد . گذشتگانمان معتقد بودند اگر هفت سال پرآبی محسوس را در خوانسار تجربه کنیم قاعدتا هفت سال خشک را هم در پیش داریم . هرچند به برکت موقعیت کوهستانی و برف گیر بودن ارتفاعات شهر و نیز وفور چشمه ها و قنات های متعدد ، احساس سالهای خشکسالی کمتر برای مردم شهر ملموس بوده است .

 

- زمسّون که خیلی سرد بو، تابستونِژ جی خیلی گرمو ( زمستان که خیلی سرد باشد ، تابستان پیش رو هم خیلی گرم خواهد بود ):

در گذشته اعتقاد بر این بود که در سالهایی که زمستان ، هوای شهر بیش از اندازه ی متعارف سالهای معمول ، سرد و پدیده ی یخبندان شدید باشد ، تابستان پیش رویش نیز خیلی گرم و شرجی خواهد بود . جالب است بدانید که یکی از علامتهای اصلی ثابت کننده ی گرم بودن هوا در تابستان برای نیاکانمان ، سیاه شدن مغز گردوی آن سال در کل شهر بوده است . زیرا مغز گردو به دمای هوا حساس بوده و اگر هوا بیش از اندازه گرم شود مغز آن سیاه یا شیره ای رنگ خواهد شد .  ( البته این نکته زمانی صادق است که درختان گردوی شهر با مشکل کم آبی مواجه نباشند .)

 

- سالی که وقته گلابی و آلو ، دِندِّه زرد قُلا گِنو ، ما قِیسُ وُ زمسّون سرد وُ پر وَرفی دُرو ( سالی که در ماههای شهریور و اوایل مهر که موقع رسیدن میوه هایی همچون گلابی و آلو و انگور در شهر خوانسار است ، زنبور زرد در شهر خوانسار زیاد شود ، آن سال ماه قوس ( اواخر آبان و آذر ماه ) و زمستان سرد و پربرفی را پیش رو دارد . ) :

این مورد که بسیار مورد اتفاق مردم خوانسار می باشد و به آن اعتقاد زیادی دارند ، بیانگر از آن است که در سالهایی که در ماههای شهریور و مهر که زمان افزایش کلنی های زنبور زرد رنگ در بین باغات میوه ی شهر خصوصا باغات گلابی و انگور خوانسار است ، اگر رشد زنبورهای زرد خیلی بیشتر از سالهای قبل باشد به نحوی که به این پدیده به راحتی درک شود ، اواخر پاییز آن سال بسیار سردتر از سالهای فبل خواهد شد و شاهد بارش برف بیشتری در ماه آخر پاییز و فصل زمستان خواهیم بود . شاید علت این امر بر می گردد به گرم بودن بیش از حد هوا در تابستان که شرایط خوبی را برای تخم گذاری و رشد و افزایش زنبور زرد رنگ در بین باغات میوه ی شهر فراهم می کند .
 

 

- زمسّون که گرم بو ، تابستون بی حاصلی دارمین ( زمستان که هوا به نسبت گرم باشد ، تابستان پیش رو از لحاظ برداشت محصولات کشاورزی بی ثمر است ) :

نیاکانمان معتقد بودند اگر میانگین دمای هوا در فصل زمستان بیش از حد معمول سالهای قبل ، گرم و این گرما به راحتی قابل لمس باشد ، این امر باعث کاهش نزولات آسمانی به صورت برف می شود . بعلاوه برف های نشسته شده بر روی ارتفاعات هم زودتر آب خواهند شد .  در نتیجه در نیمه ی تابستان به بعد با مشکل کم آبی مواجه خواهیم شد . علت آن هم تامین آب بیشتر انهار خوانسار از چشمه های منطقه ی سرچشمه بوده که آبدهی آنان در فصل گرم سال متاثر از برف انبار شده در قلل شهر است و با کمبود برف ، آبدهی آنان نیز به سرعت با کاهش روبرو می شود . کشاورزان معمولا در این حالت از کشت محصولات نیازمند به آب فراوان مثل سیب زمینی خودداری می کردند و به کشت محصولاتی دیگر همچون گندم و جو که به آب کمتر نیازمند و زودتر هم قابل برداشت بودند روی می آوردند .

به علاوه از اعتقاد مذکور معانی دیگری هم قابل استنباط است . مصاحبه شوندگان معتقد بودند در گذشته مردم شهر بر این باور بودند که اگر زمستان گرمی داشته باشیم ، جوانه های درختان زودتر به گل می نشینند و معمولا در اینجور مواقع ، سرمای غافلگیر کننده ای در اوایل بهار و نوروز در پیش خواهد بود که موجب سرما زدگی شکوفه ها و سردرختی ها خواهد شد . در نتیجه آن سال سالی خوب برای کشاورزان نخواهد بود .

 

- هارهار اُو ، لاح لاحِ نون ( شُر شُر زیاد صدای آب ، لح لح زدن مردم برای نان . کنایه از اینکه : سال ترسالی معمولا رهاورد و محصولات سر درختی کمی را در پی دارد . ) :

معمولا آب چشمه ها و قنات ها و در نتیجه آب رودخانه ی شهر خوانسار در سالهایی خیلی زیاد می شود که علاوه بر بارشهای خوب پاییزه و زمستانه ، شاهد بارانهای بهاره ی خوبی نیز باشیم . اگر این اتفاق بیافتد ، معمولا شاهد سیل های بهاره و پر آب شدن بیش از حد رودخانه ی شهر می شویم . اتفاقی که همراه با صدای بلند و وحشتناک آب است . در قدیم هر وقت که این وضع رخ می داد و به قول معروف ، مردم صدای هار هار آب را مکررا می شنیدند ، می گفتند آن سال وضع خوبی برای سر درختی های درختان میوه ی شهر نخواهد بود . زیرا بارشهای زیاد بهاره معمولا با بارش برف در ارتفاعات شهر همراه است و زمانی که این اتفاق زیاد رخ دهد ، سرمای برف نشسته شده بر روی کوهستانهای خوانسار باعث سرمازدگی شکوفه ها و سر درختی ها خواهد شد . به علاوه باران زیاد گل درختان را فاسد خواهد کرد .

 

- مِرزِنگَش که بِنومَه ، مشکل کم اُویی ندارمین ( آّب چشمه ی مرزگشت که در بهار جوشید ، تابستان و پاییز پیش رو با مشکل کم آبی روبرو نخواهیم شد . ) :

گذشتگانمان معتقد بودند ، اولین نشانه ی مناسب بودن بارشهای پاییزه ، زمستانه و بهاره ی هر سال در شهر خوانسار ، جوشیده شدن آّب از چشمه ی مرزنگشت ( واقع در منطقه سرچشمه ) است . این چشمه در تمام سالها و نیز تمام ایام سال آب ندارد و فقط در سالهایی که وضع بارشها خصوصا در فصل بهار خوب باشد ، دارای آب فراوان و شیرین و گوارا در اوایل فصل بهار است . مردم خوانسار این چشمه را علامتی الهی می پنداشتند از میزان بارشها و آب آن را محترم و باارزش می دانستند . همیشه از قدیم در بین خانواده های خوانساری رسم بر این بوده هنگام جوشیده شدن آب این چشمه ، مقداری از آن را جهت نیاز به خانه ببرند و همه ی اعضای خانه را در نوشیدن آن شریک گردانند . اعتقاد بر این بوده که آب این چشمه نمادی است از برکت الهی و خوردن آن باعث رفع بلا و سیاهی از خانه و خانواده می شود . ( شاید یکی از علتهای این اعتقاد ، نابود شدن خشکسالی و قحطی به وسیله ی جوشیده شدن آب این چشمه برای خوانساریها بوده باشد .)

 

- وِشَندایِ تند پاییزی می مهرما ، وَرفُ  سِرمایِ زید رَسی می ما قِیس اِتُرو ( رگبارهای تند و شدید باران در فصل مهرماه ، برف و سرمای شدید و زیادی در ماه قوس : اواخر آبان و آذر ماه ، به دنبال دارد) :

گذشتگان بر این باور بودند اگر بارانهای شدید پاییزی زودتر از حد معمول خود که اوایل آبان ماه می باشد شروع شود ، ماه قوس ( اواخر آبان و آذر ماه ) که هنگام شروع یخبندان و سرماست ، بارشها بیشتر به شکل برف خواهد بود و سرمای زیادی پیش رو خواهیم داشت .

 

- هُشکی هوا می چِلِّه ی ِمُسَّرِ پاییز ، ما قِیسِ کم وَرفُ  سِرمایی دُرو ( خشک بودن هوا و کم بارش بودن آن در چله ی بزرگ پاییز : اول مهر تا پانزده آبان ماه ،  نشان از کم باریدن نزولات آسمانی به صورت برف در چله ی دوم پاییز دارد  ) :

همانطور که از عبارت بالا مشخص است ، در گذشته باور مردم بر این بود که اگر در سالی که چهل و پنج روز اول پاییز ( چله ی بزرگ پاییز ) ، هوا بیش از حد معمول سالهای قبل خشک و گرم و کم بارش باشد ، نیمه ی دوم پاییز و ماه قوس (اواخر آبان و آذر ماه ) بارش برف و سرما و یخبندان کمتری را تا شروع فصل زمستان پیش رو داریم .

 

- اِوُلین وَرفِ پاییزی که می  قله سیل بِیو ، حدود یَکماه تَرِژ زِمینایِ خوسار یخ دِرِبِندو (اولین برف پاییزی که بر روی قله ی سول بنشیند ( معمولا این اتفاق اواخر مهرماه رخ می دهد ) ، زمینهای شهر خوانسار حدود یکماه دیگر یخ می بندد ) :

در قدیم همیشه اولین برفی که بر روی قله ی سول ( بلند ترین قله ی شهر ) می نشست ( معمولا اواخر مهرماه ) ، برای مردم خوانسار اتفاقی پر معنی بود . این اتفاق برای تمام خوانساریها زنگ اعلامی بود . با سفید شدن قله ی سول ، مردم خوانسار شروع جدی فصل سرما را اعلام می داشتند و هر کس متناسب با پیشه ی خود به کاری مهم مشغول می شد . کشاورزان به برداشت آخرین محصولات خود از باغات و مزارعشان می پرداختند . سپس کشت پاییزه ی گندم و جو رو شروع می کردند و اینطور می پنداشتند که ده روز عملیات کاشت طول می کشد . بعد از آن دو نوبت ده روزه ( جمعا بیست روز ) هم فرصت آبیاری داریم تا گیاه بوته کند . سپس بعد از یکماه که زمینهای خوانسار شروع به یخ بستن می کند ( معمولا اواخر آبان ماه ) ، گیاه سالم می ماند تا بهار سال بعد . دامداران نیز با دیدن اولین بارش برف بر روی قله ی سول ، دامهای خود را به داخل طویله ها می بردند و این علامتی برای شروع پشم چینی پاییزه ی دامها و گوسفندانشان بود . زنبورداران نیز معمولا با دیدن این اتفاق کندوهای خود را به محل نگه داری زمستانی کندوهایشان ( ایشا ) می بردند . سایر مردم شهر نیز فرصت را مغتنم شمرده و به جمع آوری سوخت زمستانی خود می پرداختند .

جالب است بدانید ، اولین برف پاییزی بر روی قله ی سول بیانگر زمانی برای گذاشتن کرسی در خانه های خوانساریها محسوب می شد .

 

- مَه آغَم یا دِیرَه دُرو ، هَوَ انقلابِ گِنو  ( ماه هاله به دور خود دارد ، هوا دگرگون و ناپایدار و همراه با بارندگی خواهد شد ) :

زمانی که نوعی ابر که ارتفاع بالایی دارد و شفاف و سفید رنگ است و ماه از پشت آن مشخص است ( ابر سیروس )، آسمان را بپوشاند ، نور ماه در اثر برخورد با ذرات یخ این ابر می شکند و در اطراف ماه هاله ای سفید رنگ یا چند رنگ ( رنگ رنگین کمان ) تشکیل می شود که پیشینییان آن را علامت موثقی برای دگرگونی هوا و بارندگی در فصل سرد سال می دانستند . این اعتقاد در بین مردم سرزمینهای دیگر هم با نامهای دگر همچون خرمن داشتن ماه و ... دیده می شود .

 

- می فصل سرد سال ، اِگِه وقت طلوع تیکه اِیرِ سیا جِلِی خورشید بَگیرو ، اون رو  بارِندگید گِنو ( اگر در فصل سرد سال ، هنگامه ی طلوع خورشید تکه ابر سیاهی جلوی خورشید را گرفته باشد ، آن روز بارندگی در پیش دارد . ) :

خوانساریهای قدیم معتقد بودند اگر در فصل سال یعنی نیمه ی دوم آبانماه تا پایان نیمه ی اول بهار ، هنگام طلوع خورشید ، اگر تکه ابر سیاهی جلوی آن را گرفته باشد ، آن روز بارندگی و ناپایداری در پیش است . این اعتقاد خصوصا برای دامدارانی مهم بود که قصد داشتند دام خود را به بیرون از طویله ببرند . و اگر این اتفاق را مشاهده می کردند از بردن دام خود به بیرون در آن روز صرف نظر می کردند .

 

- اِیرِ پر غِلا ممکنو نِشون اِز انقلاب هوا بو ( ابر شبیه پر کلاغی ، ممکن است نشان از ناپایدار شدن هوا در چند روز آتی باشد . ) :

خوانساریها اگر در آسمان شهر ابر سیروس که شبیه پر کلاغ است را می دیدند ، آن را نشانی برای ناپایدار شدن هوا و بارندگی در چند روز پیش رو می دانستند و خود را برای دیدن سایر علامات هواشناسی آماده می کردند تا میزان  بارندگی و ناپایداری پیش رو را حدس بزنند . زیرا این علامت همیشه به تنهایی نشان از بارندگی حتمی در چند روز آینده نبوده و مردم نیاز داشتند تا علامتهای دیگری را هم ببینند .

 

- وادِ زیاد می هوایِ اُفتو وُ صاف می فصل سرد سال ، وَرفِ اُوداری دُرو . ولی خیلی سِنگین نِی ( وزش باد زیاد در هوای آفتابی و صاف آن هم در فصل سرد سال ، بارش برف آبداری را به دنبال دارد . ولی بارش برف خیلی سنگین نخواهد بود . ) :

مردم خوانسار در گذشته معتقد بودند که اگر در روز آفتابی و یا شبی که هوا صاف است آن هم در فصل سرد سال ، یعنی حدود نیمه ی دوم آبان تا اوایل بهار ، شاهد وزش باد محسوسی باشیم . در چند روز پیش رو شاهد بارش برف آبداری خواهیم بود . نکته ی جالب توجه اینکه آنها معتقد بودند که اگر این اتفاق افتاد نباید شاهد بارش خیلی سنگین برف باشیم . چون بادی که ابرها را به سرعت می آورد باعث سرد شدن هوا و تبدیل بارشها به برف خواهد شد و همان باد نیز به سرعت ابرها را خواهد برد .

ذکر این نکته ضروری است که وزش باد مذکور با وزش بادهای نیمه ی اول پاییز و نیز بادهای اواخر فصل زمستان که در اثر تغییر فصل و جریان هوا در حال رخ دادن است تفاوت دارد .

 

-گِرمایِ یِهُویی هوا وُ اُو گِنایدَن وَرفُ وُ یخ می چِلّهِ ی ِ مُسَّر زِمِسّون ، وَرفُ و ُسِرما دُرو « یاقا وَرف طاقِ نو » ( گرمای ناگهانی هوا و آب شدن ملموس برف و یخ روی زمین در چله ی بزرگ زمستان ( اول دی تا پانزده بهمن ) نشان از بارش برف و آمدن سرمای زیاد در چند روز آتی است . این اتفاق با بیان « جای برف باز می کند » در بین خوانساریها رواج داشته است .) :

عبارت فوق زمانی به کار می رود و نشان از بارش برف و سرما در چند روز آتی دارد که دمای هوا به صورت ناگهانی گرم می شود و برف و یخ موجود بر روی زمین به سرعت و به صورت کاملا ملموس در حال ذوب شدن می شود . این اتفاق زمانی معنی بارش برف و سرما را در پی دارد که در نیمه ی اول فصل زمستان باشیم .

 

- اِگِه می فصل سرد سال هوا سوزِژ دارت ، اِیرِ کِرو وُ خیلی سردِ گِنو ، اِمّا فَخَط یَه زیزِه سِرمایی اِچّو وُ خِبَر اِز وَرف نِی . ولی سِرمایِ ناحَقی پُشتِژ دُرو ( اگر در فصل سرد سال هوا سوز سردی با خود داشت ، آسمان ابری خواهد شد و خیلی هم سرد می شود ، ولی فقط مقداری برف ناچیز خواهد آمد و خبری از برف سنگین و آبدار نیست . ولی سرمای شدیدی را به همراه خواهد داشت ) :

این عبارت بیانگر از این است که اگر در فصل سرما ، هوا بیش از حد دارای نسیم و سوز سرد ملموس باشد ، به زودی آسمان ابری خواهد شد و دمای هوا پایین خواهد آمد ولی برف سنگینی در راه نخواهد بود . معمولا اینجور مواقع سرما و یخبندان شدیدی در راه است . از لحاظ علمی این اتفاق زمانی رخ می دهد که موج های سرد شمالی و شمال شرقی سیبری که معمولا تهی از بارش سنگین برف برای خوانسار هستند وارد این شهر می شوند و فقط باعث کاهش شدیدی دمای هوا می شوند .

 

- می فصل سرد سال ، وقتی اِژِگو وَرف بِیو هوا قَبلِژ سردو اِمّا سوز نَدُرو و سِنگینو ( در فصل سرد سال ، زمانی که هوا ابری است و می خواهد برف بیاید ، هوا سرد است ولی نسیم و سوز خیلی ملموسی ندارد و هوا به ظاهر سنگین و مرطوب مانند است .) :

گاهی وقتها بعضی از موارد موجود قابل بیان و قابل لمس در بین کلمات نوشتاری نیست . عبارت فوق هم تا حدودی همینگونه است . گذشتگان معتقد بودند اگر در فصل سرد سال هوای شهر ابری شود و دمای هوا سرد ولی بدون سوز و نسیم استخوان سوزی این سرما حاکم باشد ، در آن موقع برف خوبی خواهد آمد . آنها معتقد بودند این هوای مذکور با حالتی سنگین و مرطوب استشمام می شود .

 

-اِگِه می فصلِ سردِ سال بعدِ وِشَندُ و وارونِ زیاد و طیلانی هِلییَه بیو ، بارِندگی زی فارغِ گِنو و هوا صافِ گِنو ( اگر در فصل سرد سال بعد از رگبارهای شدید و طولانی باران ، بارشها تبدیل به برف و باران مخلوط (هلییه )یا برف شود ، به زودی بارندگی به اتمام می رسد و هوا صاف خواهد شد . ) :

این اعتقاد زمانی صادق است که اگر در نیمه ی دوم پاییز و فصل زمستان و همچنین نیمه ی اول بهار ، بعد از رگبارها و بارندگی زیاد و طولانی باران ، بارش تبدیل به برف و باران و یا برف شود ، به معنی آن است که بارندگی به سرعت به اتمام خواهد رسید و هوا صاف خواهد شد . نکته ی قابل ذکر این است که گاهی بعد از چند رگبار باران در فصل سرد سال شاهد تبدیل بارشها به برف هستیم که مدت طولانی هم به طول می انجامد که این گونه بارندگی مد نظر اعتقاد مذکور نیست . بلکه این اعتقاد به بعد از بارشهای زیاد و طولانی باران اشاره دارد که با تبدیل بارش به برف به راحتی می توان تشخیص داد بارشها به زودی به پایان خواهد رسید .

 

- وَرفِ ریزُ وُ تند ، پُشتَه دُرو ( بارش برف با دانه های ریز و باریدنی تند ، دنباله دار است ) :

اگر بارش برف در فصل سرد سال اتفاق می افتاد و دانه های آن ریز و باریدنش تند بود ، نیاکانمان معتقد بودند این بارش برف طولانی و ادامه دار است .

 

- وَرفِ کو سیل وُ تِگِرِ باهاری سِرمایِ سختی می شِی دُرو ( بارش برف بر روی کوه سول و همچنین رگبار تگرگ در بهار ، سرمای ملموسی در شب بعد از آن در پی دارد ) :

این جمله زمانی از اهمیت بالایی برخوردار بود که اگر در فصل بهار بارش برف در داخل شهر رخ نمی داد و تنها قله ی سول ( بلندترین قله ی شهر) را سفید پوش می کرد و همچنین اگر تگرگ در فصل بهار در نقطه ای از شهر اتفاق میافتاد ( همانطور که می دانید رگبارهای تند بهاره معمولا در همه جای شهر یکسان نیست و گاهی نقطه به نقطه رخ می دهد ) و سایر مناطق شهر از آسیب آن در امان می ماندند ، باغداران باید در نظر می داشتند که شب بعد از بارش ، دمای هوا در شهر به شدت سرد خواهد شد و اینبار خطر سرما زدگی برای تمام محصولات شهر در پیش خواهد بود . در نتیجه باغداران به شعله ور کردن آتش با کاه و کود حیوانی و به راه انداختن دود در اطراف باغ خود اقدام می کردند تا خطر سرما زدگی را از باغات خود دور کنند .

بعلاوه گله داران رسم داشتند که بعد از شصتم بهار ( اوایل خرداد ماه ) ، گله های خود را به چرا ببرند و پشم آنها را بچینند . با بارش برف در کوه سول و نیز بارش تگرگ در فصل خرداد ، دامداران باید سریعا مکان گرمی را برای دامهای بدون پشم خود مهیا می کردند تا از سرما جان سالم به در ببرند .

 

- وِشَندِ خرداد ما ، تِگِر دُرو وُ اصلِژ ضِرَرو ( رگبارهای تند خرداد ماه همرا با تگرگ خواهد بود و چیزی نیست جز ضرر ) :

نیاکانمان باران و رگبارهای بهاره ی خرداد ماه را زیان بار می دانستند . آنها دو دلیل برای این اعتقاد داشتند . اول اینکه : باران و رگبار خرداد ماه همراه با تگرگ خواهد بود و همین امر باعث صدمه دیدن سر در ختی ها و خوشه های گندم و جو خواهد شد . دوم اینکه : باران خرداد ماه به برداشت چین اول علوفه ی یونجه و خرمن ها ، خصوصا در مناطق شمالی شهر که هوای گرمتری دارد و فصل برداشت کمی جلوتر است ، ضرر وارد خواهد کرد .

 

- چِلَّه یا شِلَّه نِشونیو بَخچِه رِسَنِ میوایِ تابستونی ، چِن رو جی ممکنو وِشَند بِیو « تُفتال شورون »  ( چله پسین تابستانی ، نشانی است برای رسیدن میوهای تابستانی ، چند روز نیز ممکن است در این چهل روز رگبار بیاید . این رگبارها با نام محلی « تفتال شورون » خوانده می شود . ) :

در آغاز فصل تابستان شاهد شرجی شدن هوا و ابری شدن آسمان در بعد از ظهرها و اوایل شب هستیم که ممکن است گاهی همراه با بارش رگبارهای تند تابستانی باشد . خوانساریها این اتفاق را به مدت چهل روز پشت سر هم می دانند که شدت و ضعف دارد . به همین خاطر آن را با نام « چله » می خوانند . شایان ذکر است در برخی دیگر از نقاط کشور که  پدیده ی موسمی جنوب شرقی مذکور ، در آنجا هم اتفاق می افتد همچون لار شیراز ، این رخداد تابستانی با همین نام « چهل پسین » در بین مردم معروف است . گاهی رگبارهای این چهل روز تند و شدید است که با نام « تفتال شورون » خوانده می شود . این نام اشاره به پره زردالو دارد که در گویش خوانساری با نام « تفتاله » خوانده می شود . این انتخاب به خاطر آن است که معمولا این رگبارها زمانی اتفاق می افتد ( اوایل مرداد ماه ) که فصل خشک کردن پره های زردالو در پشت بام هاست . و چون این فراورده به بارش باران حساس بوده و باریدن باران بر روی آن موجب سیاه شدن و فاسد شدن پره می شود ، خوانساریها از دیرباز به این رگبارهای تابستانی روی خوش نشان نمی دادند و همین نام را هم بر آن گذاشته اند . پدیده ی چهل پسین معمولا از اوایل تیرماه شروع می شود و تا نیمه ی مرداد ماه به طول می انجامد . این پدیده ی جوی باعث رسیدن میوه های تابستانی شهر همچون : گیلاس ، آلبالو ، زردالو ، شاه توت و .... می شود .

نکته ی جالب درباره ی رگبارهای چهل پسین این است که اگر در چهل روز اول تابستان در بعداز ظهر و اوایل شب رگبار بارانی اتفاق افتاد ، این وضعیت مختص همان روز نخواهد بود و به احتمال قوی چند روز پشت سر هم ، همین وضعیت با شدت و ضعف بارشی تکرار خواهد شد .

 

در پایان ذکر چند مورد مربوط به آب و هواشناسی در بین خوانساریها را لازم می دانم :

- مردم خوانسار از گذشته تا به امروز پایان فصل گرما را شب شانزدهم مرداد ماه می دانند . و معتقدند در این شب باد خنک شمالی رو به خوانسار می وزد و هوای گرم تابستانی را با خود می برد . این اتفاق با نام « باد خُنُک » خوانده می شود .

 

-همچنین خوانساریها پایان فصل سرما و یخبندانهای شدید را روز پانزدهم بهمن می دانند و معتقدند در این روز زمین نفس گرمی می کشد و یخ زدگی آن از بین می رود . از این روز به بعد یخ و برف موجود بر روی زمین به سرعت ذوب می شود و دیگر برف به راحتی بر روی زمین نمی نشیند و نمی ماند . این اتفاق با نام « نِفَسِ آشکار » خوانده می شود .

 

-خوانساریها وزش نسیم خنک و مطبوع تابستانی را « شِمال » می نامند که معمولا در بعداز ظهرهای تابستانی می وزد . دلیل این نام گذاری ، وزش این نسیم از سمت شمال و شمال غرب شهر است .

 

- در قدیم مردم اعتقاد داشتند ، تنها حیوانی که از بارش برف خیلی خوشحال خواهد شد ، کلاغ سیاه « قِلا » است . آنها معتقد بودند ، کلاغهای سیاه در فصل سرد سال ، هر روز غروب روی درختان گردو و صنوبر حلقه می زنند و منتظر بارش برف هستند . هنگامی که موذن مساجد شهر شروع به گفتن اذان مغرب می کنند ، این پرندگان ناامیدانه پر به پرواز می گشایند و منتظر می مانند تا روز بعد . گذشتگان خوانساری اعتقاد داشتند این پرندگان مرتبا کلمه ی « وَرف » را که در گویش خوانساری به معنی برف است تکرار می کنند .

 

-عده ای از کهنسالان شهر معتقدند ، بارندگیهای سالانه ی خوانسار در قدیم بیش از امروز بوده است . این بیان تقریبا غلط است . زیرا شواهد مکتوب اندازه گیری بارشهای شهر از دهه ی چهل تا به امروز حاکی از یکسان بودن تقریبی بارشها در سالهای نرمال است . اما نکته ی قابل ذکر این است که در گذشته به سبب برودت بیشتر هوا ، بارشها در فصل سرد سال معمولا بیشتر به صورت برف و طول مدت یخبندانهای زمستانه هم بیشتر از امروز بوده است .

 

- در خاطرات مردم خوانسار پدیده های جالب جوی زیادی به چشم می خورد . از جمله می توان به بارش برف سنگین در سطح شهر در روز 12 خرداد ماه در اواخر دهه ی سی ، بارش سنگین برف در شب 16 آبان ماه اوایل دهه ی پنجاه ، سیل عظیم مرداد ماه سال 1334 و ششم مرداد سال 1366 ، کشته شدن بسیاری از همشهریان در بهمن ها و طوفانهای غافلگیرانه ی گردنه ی خوانسار – فریدن ، بارش برف قرمز رنگ زمستان سال 1358 ، تند بادهای قوی که موجب افتادن درختان زیادی می شده ، تگرگ 22 خرداد ماه سال 1380 ، برف سنگین شب عید نوروز سال 1383 ، باران صد و ده میلیمتری روز عاشورای سال 1384و .... اشاره داشت .

 

-نقل خاطراتی جالب :

- یکی از مصاحبه شوندگان به نقل از خاطره ای زیبا از دوران کودکی خود پرداخت که نویسنده لازم می داند در اینجا به آن اشاره کند . ایشان یادآوری می کرد که در دهه ی دوم قرن حاضر ، روزی آنقدر برف بارید که به مدت چند روز تمام راههای مواصلاتی شهر با بیرون و همچنین راههای ارتباطی مردم با محله ها و حتی منازل همسایه های خود نیز قطع شد . عده ای از زور گرسنگی و نبود آذوقه ی کافی در خانه هایشان با مرگ چند قدمی دیگر فاصله نداشتند . و مردم حتی برای تهیه ی آب آشامیدنی خود و احشامشان با مشکل شدید روبرو شدند . تا جایی که ناچار بودند برف ها را داخل دیگهای مسی بریزنند و آن را به وسیله ی آتش ذوب کنند تا آب مورد نیازشان را برداشت کنند .

- چند نفر دیگر هم به بیان خاطراتی از بهمنهای عظیم گردنه ی خوانسار- فریدن اشاره داشتند . بزرگواری نقل می کرد :

« به یاد دارم در دهه های ابتدایی قرن حاضر وقتی که در سنین کودکی و نوجوانی بودم ، معمولا در زمستانها بهمن های غافلگیرانه و البته مهیبی در گردنه ی خوانسار - فریدن رخ می داد . و چون در بیشتر مواقع عده ی زیادی از مردم خوانسار یا شهرهای مجاور از این گردنه در حال رفت و آمد بودند ، خواسته یا ناخواسته درگیر بهمن می شدند . ایشان می گفت هر موقع که این اتفاق رخ می داد ، اگر خداوند با آن تعداد که غالبا به صورت جمعی و کاروانی حرکت می کردند تا کمتر دچار مشکلات شوند ، یار بود ، یکی دو نفر که جان سالم به در می بردند ، دوان دوان به سمت خوانسار می آمدند و درخواست کمک می کردند . تا این پیغام به شهر می رسید ، جارچیان به صدا در می آمدند که مردان هر خانه سریعا بیایند در میدان شهر تا به کمک گرفتاران بهمن برویم . ایشان بیان می داشت گاهی حدود صد مرد آن هم با سگ و بیل و کلنگ و چراغ ، شتابان با چهارپا یا پیاده به گردنه می رفتند و تا می رسیدند به دلیل گذشت ساعتها ، تعداد زیادی یخ زده بودند و البته تعدادی هم شکار جمله ی گرگها ! نکته ی جالب این که در آن لحظه کسی توجهی نداشت که قربانیان یخ زده زنده اند یا مرده ! بلکه هدف فقط یک چیز بود ! آن هم رساندند سریع این افراد به اولین خزینیه ی شهر ! بعد از اینکه به خزینه می رسیدند . تن قربانیان را کنار حوض بزرگ آب داغ می گذاشتند تا یخ زدگی بدنشان کم کم فرو بنشیند . مصاحبه شوند بیان می داشت ، اگر به سرعت آب داغ روی تن افراد مذکور ریخته می شد ، آنها جا در جا دچار ایست قلبی می شدند . ایشان می گفت : به یاد دارم تعداد زیادی در اثر خفگی تمام کرده بودند و این کارها هم جواب نمی داد . عده ای هم که هنوز زنده بودند ، معمولا دچار نقص عضو می شدند و...... » .

 

- برخی وقایع جوی در قدیم به نحوی بوده که مردم شهر را به سرودن اشعار و یا جملاتی ادبی وا می داشته . از جمله می توان به :

              - در بعد هفتاد یک برفی افتاد                   به حق این پیر به قد(قطر) این تیر

نقل است این بیت شعر را گذشتگان بر روی تیر چوبی سقف ( قدیمی ) بقیه ی شیخ ابا عدنان (باباپیر) در سرچشمه حک کرده بودند که بیانگر بارش سنگین برف در بعد از هفتادم بهار در شهر خوانسار بوده است .

             - مترس از ابر سیاه و مرد تپه ریش           بترس از ابر سفید و مرد کوسه ریش  

این بیت شعر که تبدیل به ضرب المثل در بین خوانساریها هم شده ، اشاره به پر بارش بودن برخی از ابرهای سفید رنگ نسبت به ابرهای سیاه رنگ است .

-همچنین نقل است گذشتگان وقتی طوفان و بارشهای وحشتناکی را می دیدند ، این دعا را می خواندند :

                                               یا أحد  و  یا  صمد  و  یا  مجید

                                               بنده ی نا چیز به تو دارم امید

 

 

 

پ . ن : دیروز ( یکشنبه ) با اینکه هوا صاف بود ، خیلی باد اومد .

منتظرم ببینم این چند روز برفی میاد یا نه !

پاسخ : سه شنبه ، دقیقا همانطور که قدیمیا گفته بودند ، برف آبداری اومد ولی سنگین نبود .

 

 

ایمان نبی زاده – پاییز 1393

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۰۳
ایمان نبی

نظرات  (۱۴)

عالی
عالی
خیلی کار خوبی انجام دادید. حفظ این میراث معنوی بسیار ارزشمنده....
امیدوارم کسی پیدا بشه و صحت و سقم این اعتقادات و مثلها رو هم بررسی کنه.
پاسخ:
ممنون از لطفتون
یکم ریز بشیم میبینیم تقریبا درست گفتند بزرگای شهرمون .
خیلی باحال بود.
خصوصا همراهی متن با عکسها

منم چندتاشو شنیده بودم، مثلا همینکه وقتی برف و بارون قاتی میشه، بارش زیاد دووم نمیاره.
بعد یه وختایی با ژست پیشگویی اینو به همکارم میگم :))
اونوخ اونا هم میفهمن یه همچین آدم غیب گویی ام من :))
پاسخ:
درود بر تو
۰۵ آذر ۹۳ ، ۰۹:۲۶ نگاه و نشان
از عکساد خوشم اومد از اینجا تا اون کله ی دنیا حظ کردم (یه غیه ئی کشیدم که نگو ،نپرس )
سلام 
جناب نبی گل کاشتین دسدون درد نکنه ...

((در روز هفتاد یه برفی افتاد .....به حق این پیر (نه تیر )به قد این تیر ))
کنایه از پیر در اینجا منظور قداست حقیقت حرفه ویه قسم خونساریه خواستم انچه را خودم دقیقا از عموی مرحومم جناب اقای میرزا رحیم اورعی وهمچنین پدرم شاد روانم شنیده بودم را انتقال دهم امید وارم حرفم درست باشه بنا براین تحقیق کنید تا به اصل مطلب برسیم .ممنون 



 ((و البته معتبر خارجی می زنیم ))این نقل شما در مورد هواشناسی که در پاراگراف دوم اشاره داشتین کمی به مذاقم تند امد ....علتشو نمیدونم چیه حرف دلمو بهتون زدم لطفا مرا ببخشید .....

تما گزارشاتتون رو پسندیدم و واقعیتهم داره راست میگین هواشناسی قدیمیا خیلی شگفت آور اما باید دانست که اعتبار اونا به تجربه بوده ......
ممنون .حفظ کم اله 
پاسخ:
سلام خدمت جناب اورعی
تشکر از اظهار لطفتون
منظور همان پیر بود که اشتباه تایپی رخ داده بود . تشکر از یاداوریتون ، اصلاح شد .
به نظرم هواشناسی پایگاههای خارجی دقیق تر از پایگاههای خودمان است . واقعیت را باید پذیرفت .
برای مثال :
 
                    www.kart  yr no    یا     www. accu weather.com /fa/ ir/ iran

را با اداره ی هواشناسی خوانسار یا پایگاه هواشناسی استان اصفهان و یا پایگاه رسمی هواشناسی ایران مقایسه کنید، تفاوت را به طور محسوس احساس می کنید
۰۵ آذر ۹۳ ، ۱۰:۱۲ کامران میرمحمدی
واقعا محشر بود
خیلی لذت بردم
در حال خواندن با اتفاقات رخ داده مقایسه میکردم خیلی درست بود .
مقاله بسیار پرمغز و وزینی بود .
مرحبا
پاسخ:
تشکر از اظهار لطف شما دوست ارجمند
دقیقن همش درسته..
چقد کیف کردم از این پست.
یکی دیگه هم هست که اگه توی شهریور ماه و اوایل مهر زنبور زرد زیادباشه حاکی از اینه که زمستون سختی پیش رو هست. براشخص خود من مصداق عینی داشته.امسال هم زنبور زرد خیلی زیاد بود.
اون آغم رو هم شخصا تجربه کردم. هاله ای دورماه ببینم میفهمم که چند روز دیگه باران و برف پیش رو هست.
و دیگری آفتاب داغ توی پاییز.نشان از آینده ای برفی داره.
خیلی لذت بردم جناب نبی... یه همچین فکری داشتم که شما انجامش دادین...بسیار زیبا بود
پاسخ:
ممنون از لطفتون
فکر کنم آفتاب داغ همون یاقا ورف طاق نو هستش . ولی چون پاییز برفی رو زمین نیست میشه آفتاب داغ.
زنبور زرد به زودی اضافه خواهد شد .
بازم تشکر
۰۸ آذر ۹۳ ، ۱۰:۵۳ خوانسار بلاگ
با سلام
مطلب شما در خوانساربلاگ درج شد .

همزمان با هفته کتاب و کتابخوانی و تقارن آن با ماه محرم و صفر و جهت آشنایی عزاداران حسینی با بایدها و نبایدهای عزاداری در ایام سوگواری اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایشان مسابقه کتایخوانی با محوریت کتاب ((اشک باید راز دار باشد )) برگزار می شد.

لازم به توضیح است این مسابقه ویژه وبلاگ نویسان و همشهریان عزیز خوانساری است.

همشهریان عزیز می توانند با مطالعه کتاب و پاسخ به پرسشنامه در این مسابقه شرکت نمایند.

جهت اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه فرمایید

http://khansarblog.samenblog.com/493/

اندیم لذت ببرت از نوشتد که حالی به حالی گنایان
یعنی هوام عوض گنا ...
حسم کرت که بومیان خوسار...

دسد درد نکرو داشی
پاسخ:
خواهش کران داشی جان
شما لطف داردین اگه نه نوشته هاما اندی جی خب نی
پره این خیلی طیلانیو.من چن وختو امگو ورژخونان بینرسو.حالا جی فقط عکساژم ورخوند و تیتر اژ.بنظرم چی جالبیو.اما شرمنده ندگنو ورژخونان ک نظر کارشناسانه هادان!!!!!!!!!!!خوشد بو برا
پاسخ:
خسته نبدین
حالا اگه استاددون اژوات دو نمره از پایانی این جزویه و ، اندی وردخوند که خسته گنه ولی مفتی که بو حسژ نی
موفق بدین
۱۵ آذر ۹۳ ، ۱۴:۳۸ سید وحید صادقی
احسنت به همتت.
اما دو تا چیزو جا انداختی:
یکی ابر قرمز موقع برف باریدن
یکی هم ابر سمت کوه قبله.

حالا برو خودت تحقیق کن ببین چی ان اینا
پاسخ:
سلام بر وحید جان
تشکر بابت اظهار لطفت
در مورد ابر قرمز رنگ هنگام شب باید گفت که این اتفاق زمانی به وقوع می پیونده که برف در حال باریدن باشه . پس نمی تونه زیاد جزو پیش بینی قرار بگیره چون همزمانه با بارش . شاید دلیلش انعکاس نور باشه و......
اما در مورد حرکت ابرهای بارشی از سمت کوه قبله ( جتوب غرب شهر ) باید بگم به مورد درستی اشاره کردی . اضافه خواهد شد .
بازم تشکر
عالی بود...عالی
خیلی مفید و جالب بود
آقا ایمان دست شما درد نکنه
پاسخ:
خواهش می کنم
نظر لطفتونه
۳۰ آذر ۹۳ ، ۰۰:۴۵ خسرو دهاقین
کار فوق العاده ای بود. اولاً موضوع بکری بود و ثانیاً خیلی روش زحمت کشیدین. با اجازه توی سایت گذاشتم
پاسخ:
آقا شما مختارین
ما خجالت زده ی شما هستیم
این نشون از درک و فهم بالای شماست که با این اخلاق حرفه ای ، به حقیر احترام گذاشته و کامنت میذاریند . ان شالله همیشه موفق باشیند
۰۲ آذر ۹۵ ، ۱۶:۰۲ تسمه نقاله کیان پارس
ما هم از خوانسار دوستان هستیم 
info@parsconvyorbelt.com
تسمه نقاله کیان پارس
پاسخ:
موفق باشید همشهری عزیز
۱۰ دی ۹۵ ، ۱۴:۳۷ چشمه سار
سلام و وقت به خیر
آقای نبی زاده این تحقیق واقعا کاملی هست ، با اجازه شما می خواستم این تحقیق رو به صورت یک مقاله روی سایت چشمه سار درج کنم. منتظر پاسخ شما هستیم.

سپاس از همراهی شما
پاسخ:
با سلام. خواهش می کنم. مختارید در انجام کار. موفق باشید
۱۴ خرداد ۹۶ ، ۲۳:۵۷ منصور سلبی
چندی عکسات بیشه
پاسخ:
نظر لطفتونه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی