درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

هرگاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدس بیشتری بر خوردارند٬ سپس درباره ی آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند. منبع : شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ٢٠/٣٣٧

درنگ نامه

با سلام خدمت شما ، هدف از این وبلاگ ایجاد لحظه ای تامل بر روی مسائل جاری زندگی است پس می توانیم با اندکی درنگ نسبت به مسائل روزمره ، زندگی را این بار با هم و از دریچه ای دیگر بنگریم .

آخرین نظرات
  • ۱۲ اسفند ۹۵، ۱۰:۱۸ - محمد
    سلام

دیدگاه 1 : « اندر حکایت شهر توریستی »

چهارشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۳۴ ق.ظ


                                                                                                                                                                                                                                                                      عکس: سایت شهرداری خوانسار                                        

 

 

گردشگر بی اطلاع و خسته از راه تا وارد شهر می شود نه تابلویی و نه راهنمایی میبیند مبنی بر معرفی و آدرس دهی به سایر مناطق و مکانهای توریستی شهر!

پس با اطلاعات اندک خود، متاسفانه شهرم را اینطور می بیند:

ناگزیر بنا بر آدرس دهی شهری و شناخت کلی به پارک سرچشمه می روم، جالب! آنها هم که پذیرا از من هستند یک ورودی می گیرند(حتما برای خدمات بهتر) ! و اما ناگهان، ما را درعین ناباوری داخل  فشردگی در حال انفجار این میراث خدادادی می چپانند!

پارکینگ ندارند لطفا دوبل پارک کنید! جای خاصی برای اسکان و چادر زدن ندارند! لطفا در داخل جنگل و کوه و حوض و ... پخش شوید! چادر زدن عشقی است!

کاتالوگ معرفی شهر، جاذبه ها، سوغات و ..... ندارند! همینی هست که می بینید!

تور و لیدر شهری، گردشی و معرفی کننده ندارند! خب لابد خوانسار فقط همین سرچشمه و خیابانش را دارد!

نه! انگار واقعا خوانسار فقط همین سرچشمه را دارد، لطفا می مانیم!

پارک یا مکان دیگری برای توزیع جمعیت گردشگر در تمام نقاط شهر خصوصا ضلع شمالی آن هم ندارند! لطفا همینجا می مانیم  ! خوانسار همین جاست فقط، چقدر کوچک است، لطفا همینجا می مانیم!

سرچشمه ده برابر ظرفیت خود میزبانی می کند: خرابی، کثیفی، تنش، بی فرهنگی موج می زند! خب لابد همین است که هست!

موزه، نمایشگه یا غرفه های خاصی مبنی بر معرفی آثار دستی، سوغات، غذاها، آداب و رسوم، شخصیتهای بزرگ شهر و......... در شهر خصوصا پارک سرچشمه ندارند و دایر نمی کنند! کی از تعریف خودش بدش میاد! لابد بیش از این چیزی ندارند!

وقت رفتن است. بریم بازارچه و بازارهایش. حتما بازار عسل، خشکبار، لبنیات، صنایع دستی و ....دارد. توصیف محصولاتش را شنیده ام. اما خبری نیست! بازارش هم مثل پارکش فشرده، فقط چند صد متری فلکه اول!

فقط چندتا مغازه خاص، بقیه بیکار، خب حق دارند جایشان خوب نیست! خیابانش که گنجایش این همه ماشین ندارد! جای پارک هم که ندارد! پارکینگ هم ندارد! پس میرویم همان اطراف میدان اصلی شهر!

عجب شهری بود ! تعطیلاتمان به باد رفت! راستی به فلانی و فلانی هم که می خواهند شهریور بیایند خوانسار، بگویم نیایند! غیر آب وهوا که چیزی ندارد! بروند فلان شهر خیلی بهتر است ! و...............

اما مردمان این شهر همه بلند نظر و مهربان، زیر فشار تمام این نابخردی دوستان، خم به ابرو نمیاورند. چون هرچه باشند مهمان نوازند و عزیز..........

خوانسار چقدر مظلوم مانده ای .............



سالهاست زمزمه خوانسار توریستی یا به عبارتی گردشگری نقل محافل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شهر شده است. جسته و گریخته حرفهایی عامیانه و بعضا متخصصانه و از روی شناخت ،تحقیق ،دلسوزی و یا هرچیز دیگر مبنی بر عدم توانایی تجاری و صنعتی شدن شهر به گوش می رسد که تنها راه برون رفت از رکود عمیق شهر خوانسار در سه دهه اخیر را گردشگری شدن شهر می داند.

قاعدتا این نظریه دست کم پانزده سال است که در حال مطرح شدن است و در سالهای اخیر نه تنها شدت یافته بلکه جامه عمل هم به خود گرفته و به یکی از اولویتهای برنامه ریزی شهر تبدیل شده. مردم، کسبه و مسولین همه این حرفها را تکرار می کنند که: خوانسار زمینه توریستی شدن رو داره! شهری با اقتصاد گردشگری! مثل فلان شهر داخلی یا خارجی! چاره همین است! مشکل بیکاری را با تحقق این نظریه حل می کنیم! تدوین سند چشم انداز توسعه شهری را بر مبنی این قابلیت تنظیم می کنیم و........

تا جایی پیش رفته ایم که قول تحقق این حرف را در بازه زمانی خاصی به مردم می دهیم و یا آن را وسیله ای جهت جمع آوری آرائ مردم و پیروزی در انتخابات شهری می دانیم! با آن  خودی نشان داده! گه گاه شعاری می دهیم! آماری از مسافران می دهیم! آماری هم از اسکان آنها! از برخی کسبه ی خاص سوالهایی می کنیم و آنها را راضی می بینیم! در گزارش های خود ،در مصاحبه هایمان  خوانسار را توریستی خطاب می کنیم و از همه مردم ایران دعوت به عمل میاوریم سری به بهشت ناشناخته خود بزنند! ذوق می کنیم! خوشحالیم! و الی ماشاالله

باید بگویم هیچ خوانساری با پیشرفت شهرش مخالف نیست و شاید هیچ کس هم منکر توانایی ها و قابلیتهای شهرستان خوانسار در صنعت گسترده و پرسود گردشگری نیست. قاعدتا هر خوانساری به وجود زمینه ها و پتانسیلهای فراوان در ایجاد شاخه های گسترده این صنعت در شهر مثل گردشگری طبیعی، تاریخی، مذهبی و دینی، علمی و فرهنگی، کشاورزی و غیره اذعان دارد. و آرزوی تحقق این همه پتانسیلهای ناب و پربار را سالهاست که در فکر خود می پروراند. مطمانا هیچ خوانساری از ورود مهمان به شهرش در اصل ناراحت نمی شود چون ایشان به مهمان نوازی در ایران شهره اند که سنبل آن را می توان ایام عزاداری ماه محرم دانست. هیچ کس هم آرمانی فکر  نمیکند و همه مشکلات و کمبودهای اعتبار و ...... را می دانند چون در همین شهرند و با بدنه ی ادارات و دوائر دولتی و همچنین نهادهای مردمی در تعامل اند.

 اما گاه باید در زندگی کمی درنگ کرد و زندگی را آن چنان که هست ببینیم نه آنطور که می خواهیم !

همین اندکی درنگ ذهن ما را مملو از سوال می کند : به چه میزان از حرفها و کارهایمان در جهت تبدیل خوانسار به شهری توریستی، در درجه اول در راستای مطالعات جامع، علمی و تخصصی همراه با اصول روز مهندسی شهری توسط تیمی متخصص و اهل فن است؟ چه اندازه برطبق این شناخت علمی کامل و جامع (در صورت وجود) به ساخت زیر ساختهای خوانسار توریستی پرداخته ایم؟ آیا الان با توجه به نقشه راه (سند چشم انداز کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت شهری، آن هم کاملا علمی و دقیق) و نیز ساخت اصولی زیر ساختها، مدیریت و نظارت صحیحی در به تحقق نشستن این ایده قدیمی داریم؟  سوالها زیادست اما همین جا سخن کوتاه می کنم چون می دانم جواب تمام آنها منفی است. این را من نمی گویم، نمودهای عینی در شهر می گویند!

با یک تعطیلات کوچک و ورود حجمه ای نچندان سنگین از مسافرین مشتاق به شهر خوانسار که قابل احترام همه ما هستند زیرا که این شهر و مردمش را از بین هزاران شهر و روستای کشوربرای گذراندن یکی از بهترین لحظات و ساعات یکسال زندگی خود یعنی ایام عید بندگی انتخاب کرده اند، اوضاع شهر چنان عنان از کف می دهد که ناگهان خوشحالیمان از تحقق خوانسار توریستی به یاد که می رود هیچ، تازه می فهمیم اندر خم یک کوچه ایم!

 

                                                                                                                                                                                                         اندکی درنگ می بایست

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۱۵
ایمان نبی

نظرات  (۶)

وبتون خیلی عالیه موضوعاتشو متنوع ترکنین بهتره
پاسخ:
مننون ، حتما
۱۶ مرداد ۹۳ ، ۰۷:۰۰ محله پایتخت
ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما خدمتتان عرض کنم که روز چهارشنبه گذشته( روز بعد از عید فطر) چشمه آخوند در حال قدم زدن بودم که دیدم راننده ای مرا صدا می زند. گفت خوانساری هستی با سر  پاسخ مثبت دادم. می گفت که چند ساع است که آواره است هیج جا را برای بیتوته شبانه پیدا نکرده بود. می گفت چادر مسافرتی هم ندارد و در شهر هم پیدا نمی شود. بابت کمبود جا و نبود ستاد در شههر عذرخواهی کردم و بابت نداشتن چادر خودش را مقصر دانستم. به او گفتم به شهرداری یا پارک سر چشمه برود گفت به همه جا سر زده است. ولی موفق نشده است. با منزل تماس گرفتم و به مادرم گفتم حالش را داری اتاق بزرگ را به یک عده مسافر بدهی مادر من هم سرش برای این کارها درد می کند. آنها را به منزل بردم و در اتاقی که تقریباً انباری بود ولی سریع آن را آماده کردیم اسکان دادم. عصر همان روز آن خانواده در پهن کردن برگه زردالوها به مادرم کمک کردند و مرد خانواده هم باغچه را آبیاری کرد. شام هم به اجبار ما را مهمان خود کرد. با برادرم به گلپایگان رفت و از کبابی حقیقت کباب خریدند. و صبح روز بعد هم با هم گذاری در شهر زدیم. آن ها را به گلستان و بوستان و گلزار شهدا بردم. آنجا آن مرد گفت که از جانبازان دفاع مقدس است. شب جمعه هم ن ها را نگه داشتیم و زمان خدا حافظی آدرس و تلفن گرفتیم و در این دنیای مدرن و شلوغ و صنعتی یک دوست جدید مثل آب خوردن پیدا کرده بودیم.
پاسخ:
با سلام
درمورد بندهای اول متنتون در مورد نبود امکانات شهر و... جای تاسف دارد
در مورد بندهای بعدی هم باید ابتدا از شما و مادر گرامیتان تشکر کنم که بار دیگر فرهنگ بالای مردم شهر خوانسار را نشان دادید.
اگر مسولین بتوانند برخی خانه های محلی راهم برای اسکان مسافران تدارک ببینند می تواند در شناخت بیشتر خوانسار به دیگران کمک کند . در ضمن هزینه کرایه ی این خانه ها می تواند صرف بازسازی و زیبا سازی آنها شود . در آخر ما هم خانه های سنتی و زیبای قابل بازدید و اسکان داریم هم خاطره خوش از مسافرت به خوانسار را در ذهن مسافر ایجاد کرده ایم.
ببینید کار شخصی شما چندتا سود بزرگ داشت : ایجاد خاطره خوش مسافر از خوانسار، با فرهنگ و بلند نظر دانستن مردم این شهر و زمینه سازی برای جذب توریست بیشتر در آینده ، آشنا سازی مسافر با شهر و جاذبه هایش در اثر همراهی او در بازدید از شهر ، آشنا کردن او با آداب و رسوم و سنتهای شهر ( زرادلو پهن کردن ) و......، آشنا کردن مسافر با معماری شهر و نوع زندگی مردم شهر و الی ماشالله
سلام
نقد بجا و مفیدی بود ، و فکر میکنم مشکل اصلی مسؤلین اینه که چون خودشون تو شهرن نمیتونن تصور کنن شهر تو نگاه یه غریبه چه شکلیه!
مثلا وقتی یه خونساری بخواد بره سرچشمه یا بخواد خشکبار خرید کنه ، دقیقا میدونه کجا باید بره یا اینکه سایر گردشگاههای منطقه رو میشناسه ، ولی یه غریبه واقعا تو  این شرایط دچار مشکل میشه.

الهی هرچی زودتر این فرهنگمون بشه :که بجای حرفای قشنگ زدن ، کارهای قشنگ انجام بدیم:)


پاسخ:
با سلام
ان شالله
۱۹ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۰۰ ۩۩۩ ☫خـلـدستان طریقت ☫۩۩۩

http://harfeto.ir/?q=node/31522

 ۩۩۩  ☫اندیشه های تازه☫  ۩۩۩

 آسمان بالی که آزادی به من می داد نیست

 یک پرنده هیچ جا غیر از قفــــس آزاد نیست

 گاه دل بستن به ساحل، گه قرار وبی قرار

 علت بی تابی امـــــواج دریــــــا باد نیست

 عشق آهوئیست وحشی از برای صید آن

"هیچ راهی جز به دام افتادن صیاد نیست"

بی جهت آئینه دارد بی بصـــرمی خواندم  

درجهان بیــناتر از یک کور مادرزاد نیست!

ای (طریقت)در پی اندیشه های تازه باش

 کــوه کندن چارهء دل کندنِ فرهاد نیست

۩    محمد  مهـدی طریقت ۩


http://sorodehay-tarighat.blogfa.com/

پاسخ:
با سلام خدمت جناب طریقت عزیز
آقا ما که از اول چشمه ی شعرمون خشکیده . بلکه شما ی عطر و بویی بدید و ما رو خوشحال کنید
با زبان ساده : متشکریم
همیشه شاد باشید و به کام
اتفاقا مهمانهای ما هم که خودشون تازه از شلوغی تهران فرار کرده بودند و اینجا را آنقدر شلوغ دیدند از من پرسیدند اینجا غیر از سرچشمه چه جایی هست برای بازدید و دنبال اماکن قدیمی میگشتند البته سری به حسنیه حبیبی زده بودند ولی بدلیل نبودن اطلاع رسانی و آماده نبودن این مکانها برای گردشگران با هم شبی را در مجموعه ارگ گوگد گذرانیدم
پاسخ:
سلام دوست گرامی
متاسفانه شهرداری و سایر مسولین مرتبط ،در شناسایی سایر مناطق گردشی شهر مثل ابنیه تاریخی به گردشگران تا حدودی ضعیف کار کرده اند ! نتیجه ام همین می شود که شما مثالی از آن بیان کردید : متاسفانه گردشگر به خوانسار سفر کرده ولی تا ابد ارگ گوگد را با نام خوانسار تداعی خواهد کرد .
کاملا موافقم.
با اینکه تبلیغ زیادی در جهت جذب توریست داریم خدمات خوبی بهشون نمی‌دیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی